نگاهی گذرا به مسئله اجتهاد صفحه 12

صفحه 12

از آنچه گذشت، به دست می آید که اهل سنت در اندیشه اصولی، اصل نیستند؛ چرا که این اندیشه در طول تاریخ وجود داشته است؛ بلی اهل سنت در تألیف علم اصول به عنوان تحقیق علمی مستقل، اصل بوده اند.

اما درباره اصل دوم نیز باید گفت که از نقد اصل اوّل روشن شد که کار اجتهاد و استنباط، از نظر تاریخی، پدیده ای جدید و متأخر از عصر حضور نبوده است،. بلکه در آن عصر نیز اجتهاد وجود داشته است، اما به صورت ابتدایی، غیر پیچیده و توسعه نیافته.

طرح یک مشکل

اما اگر فرض را بر این بگیریم و بپذیریم که اجتهاد از نظر زمانی، بعد از عصر حضور معصوم ایجاد شد و در آن زمان وجود نداشته و فقط در عصر غیبت پدید آمده است، با چنین فرضی، این مشکل رخ می نماید که کار اجتهاد و استنباط، از یک سو پدیده ای است که در عصر غیبت به وجود آمده و در عصر حضور نبوده است و از سوی دیگر، کاشف از واقع تشریع اسلامی نیست، بلکه تنها در حدّ گمان، کاشف از واقع است. با این وضع چگونه می توان به چنین ظنی اعتماد کرد و آیا این کار، به رغم اینکه اسلام از عمل به ظن و اعتماد بر قول به غیر علم، منع کرده، ممکن است؟

حلّ مشکل به دو طریق

روش نخست

این است که موضع گیری انسان در برابر خداوند تعالی - به حکم اینکه بندۀ خدای سبحان و مسئول اطاعت از احکام او می باشد و نیز از سوی عقل، به هماهنگی بین کارهای خود در عرصه های مختلف حیات فردی و اجتماعی، مادی و معنوی، و بین احکام شرعی الهی فراخوانده شده است - از سه حال بیرون نیست:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه