نگاهی گذرا به مسئله اجتهاد صفحه 9

صفحه 9

عصرهای بعد از آن در طول تاریخ اسلام و تا آخرین عصر، فرقی نیست و فاصلۀ زمانی دو عصر تشریع و غیبت، هرچند طولانی تر گردد، از این لحاظ، تأثیرگذار نیست.

اخباریان و مسئله اجتهاد

جماعت کثیری از اخباریان در برابر اجتهاد و مکتب اجتهاد به معارضه و مواجهه برخاستند و این مکتب را و در نهایت، دانش اصول را به شدت مورد نکوهش قرار داده، تقبیح کردند؛ بدون اینکه طبیعت علم اصول و اهمیت و نقش اساسی آن را در فقه درک کنند و بدون اینکه بدانند اصول، ستون فقرات عملیات فقهی در عرصه های مختلف حیات است.

این جدال شدید این گروه، بر دو اصل استوار است:

اصل نخست؛ تفسیر ناصواب کلمۀ اجتهاد: این گروه در تفسیر اجتهاد، به خطا و اشتباه گفته اند: اجتهاد یعنی اندیشه شخصی فقیه در یک مسئله، هرگاه نصّی در آن مسئله نیاید، و این اندیشۀ شخصی، بر پایۀ اعتبارات عقلی و مناسبات ظنّی استوار است که وی را به سوی ترجیح و برگزیدن امری به عنوان حکم اجتهادی که جنبۀ شرعی دارد، می کشاند همان گونه که این کار، سیره ای جاری و معمول بین اهل سنّت است؛ زیرا آنها هر گاه نصّی را در مسئله ای نیابند، به عقول و افکار شخصی با تکیه بر ملاک مناسبات ظنّی و استحسانات عقلی و قیاسات اعتباری روی آورده، بدان عمل می کنند، و این افکار و آرای شخصی را که مبتنی بر این اعتبارات عقلیِ ظنّی است، یکی از مصادر حکم شرعی قرار داده اند.

به دلیل این تفسیر نادرست از اجتهاد، این جماعت به شدت مکتب اجتهاد و طرفداران آن را مورد حمله و هجوم قرار داده اند و پنداشته اند که این مکتب در برابر مکتب اهل بیت علیهم السلام و در مخالفت با آن تأسیس شده است و لذا در نکوهش این مکتب، روایات زیادی از سوی اخباریان وارد شده است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه