مشروعیت اقامه حدود و تعزیرات در عصر غیبت صفحه 166

صفحه 166

در هر دو دسته روایات،قرینه هایی برای استعمال وجود داشته است،ولی نباید فراموش کرد که در روایات شیعه،معمولاً هر جا امام عادل در مقابل امام جائر قرار گرفته،مراد از آن معصومان هستند و مواردی که امام عادل شامل غیرمعصوم می شود،معمولاً چنین مقابله ای دیده نمی شود. (1)به عبارت دیگر،می توان گفت متبادر از امام عادل،به دلیل مقابله آن با امام جائر،امام معصوم است.

امام در کلام فقها

عبارت مرحوم علامه حلی در ابتدای کتاب جهاد صراحت دارد که اذن امام یا نماینده خاص او در جواز جهاد شرط است و عبارت ایشان در فصل ششم،بیانگر مراد از«امام»است.وی به روشنی گفته است که در امام،تصریح بر امامت و معصوم بودن او شرط است و این معنا فقط درامام معصوم تحقق پیدا می کند.در ریاض المسائل و مفتاح الکرامه آمده است:«انّ المتبادر من لفظ الإمام حیث یطلق و لم یضف إلی الجماعه،إنّما هو المعصوم علیه السلام». (2)

محقّق نراقی نیز در دفاع از این تفسیر می نویسد:«متبادر از لفظ«الإمام»به صورت مطلق،«معصوم»است»؛به همان ترتیب که فاضل تونی و خوانساری هم تصریح کرده اند.ازاین رو،جماعتی از علمای عرب،مثل علّامه در منتهی،امام را به معصوم حمل کرده اند و جماعت دیگری مانند ابن ابی عقیل،سیدمرتضی،شیخ طوسی و ابن ادریس واژه امام را به صورت مطلق به کار برده اند و مقصودشان«امام اصل»است.اساساً اطلاق امام بر«غیرمعصوم»نیازمند قرینه است؛مثل امام مسجد،امام نماز و امام بلد،و از این رو،به اثناعشریه،«امامیه»می گویند.همچنین در عرف فقها هم معناهای واژه«امام»،نظیر«سلطان العادل»،«سلطان الاسلام»،«امام المله»و«امام الاصل»به کار رفته است.در نهایه الاحکام، (3)منتهی المطلب، (4)تذکره، (5)ذکری (6)


1- (1) .نراقی،مستندالشیعه،ج6،ص26.
2- (2) .سیدعلی طباطبایی،ریاض المسائل،ج4،ص33 و سیدجواد عاملی،مفتاح الکرامه،ج3،ص69.
3- (3) .شیخ طوسی،نهایه الاحکام،ج2،ص14.
4- (4) .علامه حلی،منتهی المطلب،ج1،ص317.
5- (5) .همان،تذکره الفقهاء،ج4،ص21.
6- (6) .شهید اول،ذکری الشیعه،ج4،ص100.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه