جوان و موسیقی صفحه 89

صفحه 89

يزيد آنقدر همانند كودكان به دور خانه گرديد، تا بي‌حال بر روي زمين افتاد. غلامان و كنيزان به سويش رفتند و او را به اندرون بردند. (159)

چقدر زشت و ناپسند است كه خليفه‌اي زمام امور را به دست دارد، در برابر خواننده‌اي اين گونه به گرد خانه بچرخد و كنيزان و حضار او را به باد سخره و استهزاء بگيرند.

ب: مورخين پيرامون يزيد بن وليد نيز نقل كرده‌اند:

هنگامي كه يزيد به خلافت رسيد نامه‌اي به والي خودش در مدينه نوشت و از او خواست كه خواننده‌اي به نام «عَطَرَّد» را نزد او بفرستد خود عَطَرَّد چنين مي‌گويد:

بر يزيد وارد شدم در حالي كه در برابرش ظرف زيبايي قرار داشت كه لبالب از شراب بود و مردي آن را در پيمانه مي‌كرد. به خدا سوگند همين كه به او سلام كردم گفت:

آيا تو عَطَرَّد هستي؟ گفتم:

آري اي اميرالمؤمنين.

گفت:

اي اباهارون (لقب عَطَرَّد) به ديدار تو علاقه‌مند بودم برايم بخوان.

برايش خواندم به خدا سوگند هنوز برنامه‌ام تمام نشده بود كه ردائش را در آورد و خود را درون تشت شراب انداخت و ن قدر نوشيد كه عقلش زايل شد هنگامي كه بيرون آمد، همانند ديوانه‌اي شده بود كه عربده مي‌كشيد. من آن رداء را برداشتم و بيرون آمدم.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه