- دیباچه 1
- اشاره 6
- 1. اطراب 6
- 2. لهوی بودن 11
- اشاره 30
- سیری در تاریخچه موسیقی 30
- محتوا 41
- فرم 41
- اشاره 52
- الف) نوع شعر 52
- اشاره 52
- پرسش های دینی در باب موسیقی 52
- 1. شعر 52
- ب) خواننده شعر 53
- الف) انواع آلات و ابزار موسیقی 55
- ج) کیفیت خواندن 55
- اشاره 55
- 2. آهنگ 55
- ج) آثار و اهداف متداول استفاده از موسیقی 57
- ب) موارد استفاده از موسیقی 57
در روایات و آیات قرآن به اطراب و طرب آور بودن غنا اشاره ای نشده است. منشأ معتبر دانستن قید اطراب، تعریف برخی کتاب های لغت از غناست. براساس این تعریف، قید طرب آور بودن در واقع در خود عنوان غنا در نظر آورده شده است و حرمت غنا از نظر فقها به این دلیل خواهد بود که طرب آور است. به عبارت دیگر، هرجا که آوازی طرب آور باشد، غناست و هرجا عنوان غنا صدق کند، حرمت بر آن مترتب خواهد بود.
در کتاب های قاموس المحیط و تاج العروس، تعریف غنا با یک تعبیر آمده است: «الغناء من الصوت ما طرّب به؛ غنای در صدا [در مقابل غنای در مال به معنای بی نیازی] آن چیزی است که به وسیله آن، طرب ایجاد شود». در کتاب مجمع البحرین نیز آمده است: «الغناء الصوت المشتمل علی الترجیع المطرب او ما یسمی بالعرف غناءً و ان لم یطرب؛ غنا صوتی است که شامل ویژگی گرداندن صدا در گلو به گونه ای طرب آور باشد، یا آن چه از نظر عرف غنا گفته می شود؛ اگرچه طرب آور نباشد».
ولی در برخی کتاب های لغت، به قید اطراب اشاره ای نشده است. برای نمونه، در کتاب های العین، معجم مقائیس اللغه، صحاح، المحیط و جمهره اللغه، تنها این مطلب بیان شده که غنا [به صورت ممدود ]مربوط به صوت است؛ در مقابل غنای مربوط به مال به معنای بی نیازی. هم چنین در نهایه ابن اثیر تصریح شده است که هر کس صدای خود را پی در پی بیاورد و در گلو بچرخاند [چهچه بزند ]صدای او نزد عرب غنا به شمار می آید. هم چنان که گذشت در مجمع البحرین نیز تصریح شده است که آن چه نزد عرف به آن غنا و آواز گفته می شود غناست؛ اگرچه طرب آور نباشد. هم چنین در تهذیب