زنان صفحه 109

صفحه 109

دیگر با حالات و شرایط مرد. خداوند زن را از روحی لطیف و سرشار از عاطفه بهره مند ساخته که برای پرورش نسل و تحمل مشکلات فرزند (و انسان سازی لازم است اما چون در کارهای اجتماعی و اداره جامعه قدرت عقلی و قوت بدنی لازم است آن را بر عهده مرد قرار داده است البته این تقسیم به معنای نفی کلّی وظایف هر کدام از دیگری نیست یعنی این طور نیست که مرد روح لطیف نداشته باشد چرا که عبادت و تواضع در مقابل حق نیاز به لطافت روحی دارد. و همچنین به این معنا نیست که در اداره امور داخلی منزل و تربیت نسل عقل مورد نیاز نیست بلکه این عقل است که حکم می کند; باید در برخورد با اطفال موقعیت و شرایط آنها را در نظر گرفت و مناسب با آنها نرمی یا قاطعیت به خرج داد و نیز عقل است که حکم می کند برای رشد و تعالی یک جامعه باید رکن مهم آن که خانواده و افراد آن هستند از سلامت روحی روانی برخوردار باشند، و موارد دیگر از این قبیل که نیازمند به دخالت عقل هستند. در اداره خانواده نیز زن و مرد شریک یکدیگرند. ولی برای این که مدیریت امور به نحو احسن انجام گیرد در کنار همکاری همه افراد خانواده یک نفر باید تصمیم نهایی را گرفته و حرف آخر را بزند که طبق دستورات دینی مرد خانواده خواهد بود. بنابراین اگر هر کدام از افراد خانواده بخواهند به دلخواه خود و بدون در نظر گرفتن مصالح خانواده تصمیمی بگیرد و اقدام کند کنترل آن بر عهده رئیس خانواده

است (که در صورت بودن مرد، وظیفه با اوست و در نبود او مادر خانواده عهده دار آن می باشد.) و بیرون رفتن زن از منزل بدون اجازه همسر و یا نذر کردن او هم از مسائل کلی زندگی جدا نیست البته اگر افراد (خصوصاً زن و شوهر) همفکر و دلسوز هم باشند هرگز کار به جاهای باریک نخواهد کشید; ولی در مواردی که امنیت خانواده و مصالح آن تهدید می شود باید چاره ای اندیشید. بنابراین همه این مسائل به معنای ضعف زن در مقابل مرد نیست و آنچه هست تقسیم وظایف است شبیه این امر را در مسائل اجتماعی هم داریم مثلاً در یک دانشگاه یک نفر به عنوان رئیس قرار می گیرد که اداره امور به عهده اوست و سایرین باید از او تبعیّت کنند اگر چه از نظر علمی در سطح بالاتر باشند. حال آیا این تبعیّت به معنای ضعف آنها خواهد بود؟ خیر. اگر در مواردی هم رئیس مرتکب خلاف یا زورگویی شود با واسطه قانون مشکل حل می شود. اما در مورد مشورت با زنان باید به عرض برسانیم لحن روایات ناظر به وضعیت اکثر زنان و در مورد کارهای خارج از محدوده کار آنهاست که آن هم به دلیل وضعیت خاص جسمی و روحی زن عیب محسوب نمی شود. ولی در مورد اموری که زن در آنها نقش اصلی دارد، مثل تربیت فرزندان و ادراه امور منزل مشورت با زنان به طور کلی نفی نشده است در روایتی از حضرت علی (7) نقل است که حضرت فرمود:«ایاک و مشاوره النسأ الا من جربت بکمال عقل (106)از مشورت با زنها بپرهیز مگر زنی که کمال عقل

او به تجربه رسیده است بلکه صراحتاً مشورت با زنانی که عاقل بودن آنها ثابت شده است را مطلوب می داند.

خواهر عزیز; نوشته اید «همت زنان زیور دنیا و فساد در دنیاست با رجوع به سایر سخنان حضرات معصومین :) روشن می شود که تمایل زنان به آراستگی آرایش و زیور آلات یک میل طبیعی است در نتیجه بخشی از فکر و وقت آنها به این امر اختصاص می یابد. گرچه در بین زنان افرادی تنها به خاطر انجام وظیفه در قبال شوهر از آن استفاده کرده و به آن دل نمی بندند ولی اکثراً چنین نیستند و میل درونی آنها به زیبایی توجه بیشتر آنان را به زیور و زینت جلب می کند. حال اگر فرهنگ و اخلاق اسلامی هم بر این میل آنها حاکم نباشد، به جای آن چشم هم چشمی و برتری جویی بر دیگران جایگزین احکام اسلام شود، اختلاف خانواده ها و فساد در جنبه های مختلف را به دنبال خواهد داشت چه بسیار اقتصاد خانواده ها که به خاطر تأمین این وسائل تحت تأثیر قرار گرفته و هدر می رود و یا اختلافات خانوادگی به خاطر آن ایجاد می شود و اینها مصادیق فساد در دنیاست و اما همه اینها به معنای فساد از سوی مردان نیست اما بحث از آن در محدوده مباحث اجتماعی بیشتر مطرح می شود.در مورد مسأله شرکت زنان در امور اجتماعی و تأثیر آن در رشد و تکامل زن باید بگوییم به طور کل این نوع مباحث نه از سوی دین و نه از سوی متدینین نفی نمی شود; بلکه آنچه پذیرفتنی نیست تبعات به حضور زن در اجتماع می باشد. یعنی اگر حدود الهی رعایت شود مثلاً اختلاط

بین زن و مرد در ادارات و محیط تحصیل نباشد و یا در صورت اختلاط، موازین شرعی کاملاً رعایت شود به طوری که هیچ اثر سوء و فسادی به دنبال نداشته باشد و از سوی دیگر این شرکت در اجتماع به دلیل تحصیل علم امرار معاش فعالیت مثبت اجتماعی با حفظ حریم و حقوق خانواده لازم باشد منعی از آن نشده است اما صرف این که از خانه بیرون باشد حال هر کاری که شد بدون توجه به نوع محیط کار و افراد آن و مسایل شرعی و...انجام دهد، آیا منع از این شرکت در اجتماع از سوی قانون الهی و یا همسر برای زن ظلم و زورگویی محسوب می شود. بنابراین ملاکها و معیارهایی که دین برای زندگی فردی و اجتماعی ما در نظر گرفته را باید با بصیرت و دقت شناخت و آنها را به کار گرفت و تفسیرهای نادرست و احیاناً مغرضانه افراد و یا ناآگاهی و ضعف فرهنگ عمومی نسبت به حقایق دین ما را نسبت به دین و فرامین آن رنجور و مکدر نسازد. در پایان برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه مطالعه کتاب ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ج 11 تألیف مرحوم علامه محمد تقی جعفری و زن در آیینه جلال و جمال تألیف آیت الله جوادی آملی و کتاب نظام حقوق زن در اسلام تألیف شهید مطهری ;) را توصیه می کنیم

پاورقی:

106- بحارالانوار، ج 103، ص 253، (نقل از ترجمه و تفسیر نهج البلاغه ج 11، ص 302).

اگر بین زن و مرد فرقی نیست پس چرا زن ها بیشتر از مردها نقطه ضعف دارند؟

پرسش

اگر بین زن و مرد فرقی نیست پس چرا زن ها بیشتر از مردها نقطه ضعف دارند؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه