زنان صفحه 1137

صفحه 1137

شکل دیگر تأثیر زن در تاریخ که این شکل در جوامع قدیم زیاد نبوده این است که زن عامل مؤثر در تاریخ باشد، نقش مستقیم در تاریخ داشته باشد و به عنوان شخص مؤثر باشد نه به عنوان شی، اما شخص بی بها، شخص بی ارزش، شخصی که حریم میان او و مرد برداشته شده است. دقایق روانشناسی ثابت کرده است که ملاحظات بسیار دقیقی یعنی طرحی در خلقت بوده برای عزیز نگه داشتن زن. هر وقت این حریم بکلی شکسته و این حصار خرد شده است، شخصیت زن از نظر احترام و عزت پایین آمده است. البته از جنبه های دیگری ممکن است شخصیتش بالا رفته باشد مثلا باسواد شده باشد، عالمه شده باشد، ولی دیگر آن موجود گرانبها برای مرد نیست. از طرف دیگر، زن نمی تواند زن نباشد. جزء طبیعت زن این است که برای مرد گرانبها باشد، و اگر این را از زن بگیرید تمام روحیه او متلاشی می شود. آنچه برای مرد در رابطه جنسی ملحوظ است، در اختیار داشتن زن به عنوان یک موجود گرانبهاست نه در اختیار یک زن بودن به عنوان یک موجود گرانبها برای او. ولی آنچه در طبیعت زن وجود دارد این نیست که یک مرد را به عنوان یک شی گرانبها داشته باشد، بلکه این است که خودش به عنوان یک شی گرانبها مرد را در تسخیر داشته باشد. آنجا که زن از حالت اختصاص خارج شد (لازم نیست که اختصاص به صورت ازدواج

رواج داشته باشد) یعنی وقتی که زن ارزان شد، در اماکن عمومی بسیار پیدا شد، هزاران وسیله برای استفاده مرد از زن پیدا شد، خیابانها و کوچه ها جلوه گاه زن شد که خودش را به مرد ارائه بدهد و مرد بتواند از نظر چشم چرانی و تماشا کردن، از نظر استماع موسیقی صدای زن، از نظر لمس کردن، حداکثر بهره برداری را از زن بکند، آنجاست که زن از ارزش خودش، از آن ارزشی که برای مرد باید داشته باشد می افتد؛ یعنی دیگر شئ گرانبها نیست ولی ممکن است مثلا باسواد باشد، درسی خوانده باشد، بتواند معلم باشد و کلاسهایی را اداره کند یا طبیب باشد، همه اینها را می تواند داشته باشد ولی در این شرایط (ارزان بودن زن) آن ارزشی که برای یک زن در طبیعت او وجود دارد دیگر برایش وجود ندارد. و درواقع در این وقت است که زن به شکل دیگر ملعبه جامعه مردان می شود بدون آنکه در نظر فردی از افراد مردان، آن عزت و احترامی را که باید داشته باشد دارا باشد. جامعه اروپایی به این سو می رود، یعنی از یک طرف به زن از نظر رشد برخی استعدادهای انسانی از قبیل علم و اراده شخصیت می دهد ولی از طرف دیگر ارزش او را از بین می برد.

3 زن، «شخص گرانبها» و دارای نقش

شکل سومی هم وجود دارد و آن این است که زن به صورت یک «شخص گرانبها» دربیاید، هم شخص باشد و هم گرانبها؛ یعنی از یک طرف شخصیت روحی و معنوی داشته باشد، کمالات روحی و انسانی نظیر آگاهی داشته

باشد و از طرف دیگر، در اجتماع مبتذل نباشد. یعنی آن محدودیت نباشد و آن اختلاط هم نباشد؛ نه محدودیت و نه اختلاط بلکه حریم. حریم مسأله ای است بین محدودیت زن و اختلاط زن و مرد. وقتی که ما به متن اسلام مراجعه می کنیم می بینیم نتیجه آنچه که اسلام در مورد زن می خواهد، شخصیت است و گرانبها بودن. در پرتو همین شخصیت و گرانبهایی، عفاف در جامعه مستقر می شود، روانها سالم باقی می مانند، کانونهای خانوادگی در جامعه سالم می مانند و «رشید» از کار در می آید. گرانبها بودن زن به این است که بین او و مرد در حدودی که اسلام مشخص کرده، حریم باشد؛ یعنی اسلام اجازه نمی دهد که جز کانون خانوادگی، یعنی صحنه اجتماع، صحنه بهره برداری و التذاذ جنسی مرد از زن باشد چه به صورت نگاه کردن به بدن و اندامش، چه به صورت لمس کردن بدنش، چه به صورت استشمام عطر زنانه اش و یا شنیدن صدای پایش که اگر به اصطلاح به صورت مهیج باشد، اسلام اجازه نمی دهد. ولی اگر بگوییم علم، اختیار و اراده، ایمان و عبادت و هنر و خلاقیت چطور؟ می گوید بسیار خوب، مثل مرد. چیزهایی را شارع حرام کرده که به زن مربوط است. آنچه را که حرام نکرده، بر هیچ کدام حرام نکرده است. اسلام برای زن شخصیت می خواهد نه ابتذال

تاریخ اسلام از نظر حضور زنان در عرصه های اجتماعی یک تاریخ «زن مدار» است یا «مرد مدار»؟

پرسش

تاریخ اسلام از نظر حضور زنان در عرصه های اجتماعی یک تاریخ «زن مدار» است یا «مرد مدار»؟

پاسخ

اگر به تاریخ اسلام نگاه کنید می بینید که تاریخ اسلام یک تاریخ مذکرمؤنث است ولی مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش. پیغمبر(ص) یاران مذکری دارد و یاران مؤنثی؛ هم راوی زن دارد و هم راوی مرد. در کتبی که در هزار سال پیش نوشته شده است شاید اسم همه آنها هست و ما روایات زیادی داریم که راوی آنها زن بوده است. کتابی است به نام «بلاغات النساء» یعنی خطبه ها و خطابه های بلیغی که توسط زنها ایراد شده است. این کتاب از ابن طیفور بغدادی است که در حدود سال 250 هجری یعنی در زمان امام عسکری علیه السلام می زیسته است (چنانکه می دانید حضرت امام عسکری علیه السلام در سنه 260 وفات کردند). از جمله خطبه هایی که بغدادی در کتابش ذکر کرده است، خطبه حضرت زینب در مسجد یزید و خطبه ایشان در مجلس ابن زیاد و خطبه حضرت زهرا علیها السلام در اوایل خلافت ابوبکر است. در این ضریح جدیدی که اخیرا برای حضرت معصومه ساخته اند، روایتی را انتخاب کرده اند که راویها همه زن هستند تا می رسد به پیغمبر اکرم. در ضمن، اسم همه آنها فاطمه است (حدود چهل فاطمه): روایت کرده فاطمه دختر … از فاطمه دختر … تا می رسد به فاطمه دختر موسی بن جعفر. بعد ادامه پیدا می کند تا فاطمه دختر حسین بن علی بن ابیطالب و در آخر می رسد به فاطمه دختر پیغمبر. یعنی شرکت اینها اینقدر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه