زنان صفحه 1381

صفحه 1381

در این جا سه صورت متصور است:

1 - به جهت غلبه عاطفه، عفت و هیجانات در زنان که زمینه ساز فراموشی در

برخی از امور هیجانی است بگوییم: به جهت تضییع حقوق آنانی که از طریق شهادت می خواهند ادعای خویش را ثابت کنند، شهادت زنان فاقد ارزش و اعتبار است. توجه داشته باشید در این جا تضییع حقوق زنان مطرح نیست، همان گونه که در آغاز بیان شد. شهادت حق نیست، بلکه تکلیف است.

این سخن ممکن است از جهت دیگر موجب تضییع حقوق دیگران بشود و آن جایی است که شهادت را در انحصار زن است.

2 - بگوییم: به شهادت زنان اعتبار داده شود، آن هم به قدر اعتبار مردان. این سخن از این جهت که در تکوین عواطف و هیجانات، به ویژه در برخی از بزه ها، زن به جهت برتری عفت و حیا نمی تواند مانند مردان شاهد باشد و هیجانی می شود و ناخواسته به او فراموشی دست می دهد. پذیرفتنی نیست، چون موجب تضیع حقوق آنانی می شود که بر ضد آنان شهادت داده می شود.

3 - راه حل معتدل: خداوندی که انسان را آفرید و به همه اسرار نهفته درون آگاه است، فرموده: در اموری که مربوط به حقوق مردم است (حق الناس نه حق الله) به شهادت زنان ارزش و اعتبار داده بشود، لیکن به جهت محکم کاری دو شاهد زن در اموری که یک شاهد مرد لازم است، یا چهار شاهد زن در اموری که دو شاهد مرد لازم است، با شرایطی ارزش و اعتیار دارد. این عین عدل است و منطبق با نظام تکوین است.

نابرابری شهادت زن و مرد حکمت هایی دارد که در راستای احقاق حقوق مردم وضع شده است که اگر تبلیغات یک سویه اندیشه های فمینستی کنار برود و

با ژرفکاری های دقیق روانشناختی و توانمندی های موجود در نظام تکوین به مسئله نگاه شود، پرده از عظمت احکام نورانی اسلام برداشته می شود و حقانیت این سخن روشن می شود که به جهت حفظ حقوق و حرمت زن، زن باید زن بماند و مرد، مرد.

چرا در دادگاه دو زن به عنوان یک شاهد محسوب می شوند، ولی یک زن به تنهایی نمی تواند شاهد باشد؟

پرسش

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه