زنان صفحه 1478

صفحه 1478

واقعی می شود، عبارتند از آن اختلافات تکوینی که دارای سه ویژگی ذیل باشند:


1. دوام و ثبات از آغاز تا پایان عمر انسانی به مقتضای خصلت دائمی بودن قانون.
2. عمومیت آن در قشر نسبتاً وسیعی از مردم به مقتضای خصلت کلی بودن قانون.

قانون برای نوع افراد جامعه وضع می شود؛ نه افراد معدود. اصولاً قانون گذاری برای یکایک افراد، به طور جداگانه ممکن نیست؛ اما در مقام عمل و اجرای قانون، باید شرایط و اوضاع و احوال افراد در نظر گرفته شود. شاید بسیاری از تفاوت های تکوینی که روان شناسان یا فیزیولوژیست ها و... بر شمردند، به طور صد در صد در بین تمام زنان و مردان شایع نباشد؛ اما اغلب چنین است که مثلاً زن ها، احساساتی تر هستند و قانون برای نوع افراد وضع می شود. البته اگر در مقام اثبات آشکار شود که همان خصلت نوعی، علت تامه جعل یک حکم خاص بوده است، قهراً در موارد خلاف، قانون دیگری وضع می شود و در غیر این صورت می گوییم که «حکمت» وضع فلان قانون، این است. از این رو در موارد فقد شرایط، انتفا یا تغییر حکم را اقتضا نمی کند.


3. آن اختلاف در کمّ و کیف و مشارکتی که برای برآوردن نیازهای جامعه ضروری است، مؤثر باشد؛ مثلاً صرف رنگ پوست سیاه و یا سفید تأثیری در بازده کار ندارد و اگر تعیین دستمزدها صرفاً براساس بازده کار باشد، ما نمی توانیم در تعیین دستمزد، بین کارگر سیاه و سفید فرق بگذاریم؛ اما چون نهاد قیمومیت مستلزم مدیریت و برخورداری از تعقل بیش تر است و یا لازمه حضانت، برخورداری از پشتوانه مالی است و این امور نوعاً با مسؤولیت مردان سازگاری

دارد، قانون گذار این تکلیف را برعهده آنان گذارده است. همان گونه که چون در سنین خردسالی کودکان و به ویژه دختران، نیاز بیش تری به عاطفه و سرپرستی محبت آمیز و شیرخوردن دارند، حضانت آن ها در این سنین با مادر می باشد. اما در سنین بالاتر که استقلال کودک، افزایش یافته و محتاج به تأمین اقتصادی بیش تری است، مسؤولیت حضانت بر دوش پدر می افتد.

پاسخ(قسمت دوم)

تفصیل و جزئیات اختلافات تکوینی و طبیعی زن و مرد و حدود تأثیر هر یک را ما در حوزه درک خود نمی توانیم دریابیم تا قوانین عادلانه و متناسب وضع کنیم و ناگزیر از مراجعه به وحی هستیم. اکثر تبیین ها در توجیه سرّ تفاوت احکام، با استفاده از داده های مختلف علوم عقلی، روان شناختی، فیزیولوژی و آناتومی نیز از باب حکمت است و نه علت؛ به عنوان مثال تبیین حکم حجاب، براساس این کشف روان شناسی است که می گوید:

«آستانه حس لمس و درد زنان از زمان تولد، پایین تر از مردان است؛ یعنی زنان به درد، حساس ترند؛ در عوض مردان، بینایی بهتری دارند. مردان بالغ به محرک های بینایی شهوانی، حساسیت بیش تر دارند. زنان به محرک های لمسی، حساسیت بیش تر دارند. این تفاوت حساسیت از همان اوایل و تحت تأثیر «اندروژن ها» شکل می گیرد. اصطلاح «چشم چرانی» که برای این ویژگی مردان به کار می رود، زاییده حساسیت مردان نسبت به محرک های بینایی شهوانی است...10».

تساوی یا تشابه؟!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه