زنان صفحه 1509

صفحه 1509

و اعتقادی در غرب وجود دارد 200 سال دیگر که این مشکلات برطرف شد و افراد با محارم خود ازدواج کردند به شما هم فشار می آورند که چرا جلوی آزادی افراد را می گیرید و نمی گذارید که با استناد بند ب ماده 16 کنوانسیون با محارمشان ازدواج کنند. کمی ریزتر می شویم. در این ماده اصلا اسم دختر و پسر نیامده است و گفته شده دو طرف ازدواج شاید دختر بخواهد با هم جنس خودش ازدواج کند. الان در برخی کشورها چنین مواردی وجود دارد. یعنی این ماده مجوز هم جنس گرایی را صادر می کند و کسی حق ندارد جلو این افراد را بگیرد.

پاسخ(قسمت چهارم)

¤ آیا این بحث بصورت محدود و در حد حرف است یا مصداقی هم برای اثبات آن وجود دارد؟

- کتاب «آموزش حقوق انسانی زنان و دختران» که یونیفم (صندوق زنان ملل متحد) چاپ کرده است، قرار شده این کتاب را که متولی آن سازمان ملل است به تمام دختران دنیا آموزش دهند. پشتیبان مالی این طرح (طرح آموزشی اقدام محلی تغییر جهانی) هم بنیاد فورد آمریکاست که از بنیادهای صهیونیستی است که در پروژه جهانی سازی وارد شده اند. شما ببینید که نهادهای سازمان ملل از متون سازمان ملل چه استفاده هایی می کنند یعنی اینها از هم جنس گرایی به استناد منشور سازمان ملل دفاع می کنند که ما بایستی هم جنس گرایی را ترویج کنیم. عین عبارت کتاب را می خوانم. در صفحه 111 کتاب آمده است: «هم جنس بازان یا زنانی که خود را هم جنس باز معرفی نمی کنند بلکه وانمود می کنند

که با زن دیگر به سر می برند، ممکن است با مسایل اضافه مواجه شوند از قبیل مشکلات حضانت فرزند، خشونت لفظی و جسمی، تبعیض در شغل و مسکن و دسترسی نداشتن به مراقبت های بهداشتی. پیمان نامه های بین المللی صریحاً از حقوق زنان مجرد، هم جنس بازان، زنان طلاق گرفته و کسان دیگری که جدا از مردان زندگی می کنند نامی به میان نمی آورند درحالیکه زبان روشن و بی تکلف اعلامیه حقوق بشر و سایر عهدنامه های مربوط به حقوق بشر را می توان چنان قرائت کرد که در عبارت همه مردم که حقوق برایشان درنظر گرفته شده است این عده نیم گنجانده شوند.» یعنی در اعلامیه جهانی حقوق بشر گفته شده که تضمین آزادی های «همه» مردم صرفنظر از نژاد، جنسیت و ... آنها می گویند این همه مردم باید شامل هم جنس گرایان هم بشود.

¤ این مفهوم از کنوانسیون برمی آید؟

- بله، عرض کردم. ازدواج آزادانه دوطرف. این هم ذیل همین مفهوم کاملاً قابل بررسی است، شما کتاب «لیبرالیزم در سراشیبی سقوط» که یکی از پرفسورهای آمریکایی نوشته ببینید. در این کتاب آمده که در کنفرانس پکن در سال 1995 که در ارتباط با زنان بود و می خواستند برنامه عمل زنان را که نسخه اجرایی کنوانسیون بود تصویب کنند، صریحاً عبارتی را که به معنای خانواده است را تبدیل به عبارتی کردند که به معنای خانوار بود. یعنی آنچیزی که مورد حمایت قرار می گیرد خانوار است نه خانواده. چون خانواده یک معنی عرفی دارد که پدر و مادر و فرزندان در کنار هم هستند و هرکس وظیفه ای

دارد. چرا خانواده را به خانوار تبدیل کردند چون منظورشان این بود که یک عده زیر یک سقف زندگی می کنند. خانواده های تک سرپرست، خانواده های بدون ازدواج رسمی، خانواده های هم جنس. مفهوم ازدواج در جامعه سنتی قائم به زن و مرد است ولی در تفسیر جدید ممکن است اختلاف جنسیت برداشته شود. لذا در کشورهای اروپایی در دهه اخیر روابط جنسی بین افراد هم جنس از عنوان «شذوذات جنسی» مدتی است که خارج شده است، یعنی این مسایل دیگر قبیح شمرده نمی شود و رسماً و قانوناً می توانند با هم ازدواج کنند و رابطه داشته باشند و حتی برخی از کشیشها اینها را به عقد هم درمی آورند.

¤ آیا کنوانسیون قایل به ریشه کن بنیان خانواده است یا برداشت دیگری از آن ارائه می دهد؟ شاید هم موضوع مهم این باشد که حتی آنجا که کنوانسیون در خانواده حرف می زند، معنی بسیار خاصی از آن را مدنظر دارد.

- کنوانسیون قایل به از بین رفتن خانواده و محکوم بودن آن نیست. ما در نگرش های فمینیستی دو دیدگاه داریم. یک نگاه مربوط به فمینیستهای رادیکال در دهه 60 و 70میلادی بود که مخالف خانواده و ازدواج بودند و می گفتند خانواده عامل تحقیر زن است و خانواده را باید از بین برد و زنان هم نیازهای جنسی خود را در ارتباط باهم حل کنند. «سیمون دوبوار» رهبر این گروه تأکید می کند که ازدواج فحشای رسمی است و باید از بین برود. در مقابل فیمنیستهای رادیکال هستند و می گویند که ما نمی خواهیم خانواده را از بین ببریم و آنرا

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه