زنان صفحه 1697

صفحه 1697

2 - عشق و عاطفه قابل تقسیم است :درست است که روح ازدواج عاطفه و احساسات است و نیز صحیح است که احساسات قلبی تحت اختیار آدمی نیست اما اینکه در ضمن اشکال ها گفته می شود که : احساسات اصلاقابل تقسیم نیست , مغالطه یی بیش نیست زیرا همه ما می بینیم که یک پدر ده فرزنددارد و به همه آنها علاقمند است و برای همه آنها فداکاری می کند . بنابراین ممکن است یک مرد چند همسر داشته باشد و به همه آنها هم علاقمند باشد وهمه آنها از زندگی عاطفی بهره مند شوند . 3 - سوء استفاده ها از قانون تعدد زوجات صحیح است که در بعضی از موارد تعدد زوجات مفاسدی به بار می آورد اما باید متوجه باشیم که آیا این مشکلات و مفاسد مربوط به اصل قانون تعدد زوجات است یا مربوط به سوء اخلاق و سوء تدبیر مردها و همسرها ؟مثلا گاهی اتفاق می افتد که یک زن و شوهر با کمال صفا و صمیمیت با هم زندگی می کنند . ناگهان مرد فریفته و دلباخته دختری می شود و بدون تدبیر و حساب با اوازدواج می کند و اصلا همسر اول خود را فراموش می کند و در نتیجه این بی مهری و یانامردی احساسات همسر اولش تحریک شده و دست به خرابکاری هایی می زند و کانون زندگی را به صورت نامطلوبی درمی آورد . اینجا ما نباید خیال کنیم که قانون چند همسری این مطلب را ایجاد کرده است بلکه باید متوجه باشیم که سوء تدبیر مرد و هوسرانی و نامردی او این قبیل

موضوعات راپیش آورده و راستی اگر آنطور که اسلام دستور داده رفتار کنند این مشکلات پیش نمی آید همانطور که تاریخ گواهی می دهد که بسیاری از مردان متدین دارای همسرهای متعددی بودند که با کمال صفا و صمیمیت تا آخر عمر با هم زندگی می کردند . و اگر با رعایت شرایط اسلامی باز برخی از زنان اظهار نارضایتی کنند و ضد مردو یا سایر زنان اقداماتی به عمل آورند به علت ضعف اخلاقی این زنان است و چنین زنانی باید بدانند که خود خواه هستند و سعادت نوع خود را در نظر نمی گیرند و هرچه زودتر باید از این اخلاق زشت دست بکشند و خود را اصلاح کنند چرا که خود خواهی و سود شخصی را در نظر گرفتن , از بدترین صفات روحی و اخلاقی محسوب می گردد . عالی ترین طرح برای تعدیل نیروی شهوت قبلا باید بدانیم ; که طبیعت انسان در اثر دو چیز طغیان می کند و آرامش را بهم می زند یکی محرومیت و دیگر آزادی کامل و برداشتن همه قیود . مساله چند همسری با آن حدود و قیودی که اسلام برای آن قرار داده است درست حدوسط بین محرومیت و آزادی بی قید و بند است و به هیچ وجه با اخلاق منافات ندارد ونیز موجب تنزل مقام روحی انسان نمی گردد زیرا در بعضی از شرایط که آمیزش با زنان ممکن نیست اگر برخی از مردان چند همسر نداشته باشند به آلودگی ها و بدبختیهای اخلاقی دچار خواهند شد . بنابراین لازم است چنین قانونی تجویز شود تا آنان بتوانند از راه مشروع

غریزه جنسی خود را تعدیل کنند . تقاضای طبیعی و جنبه های سیاسی استفاده از غریزه جنسی یک امر طبیعی است و خودداری از آن موجب اختلالات و عقده های روانی می گردد و چون تقاضای این غریزه در افراد مختلف است باید هر کسی مطابق خواسته های طبیعی خود به آن پاسخ دهد . بنابراین می توانیم در مورد تعدد زوجات امامان معصوم و پیامبر اسلام علیهم السلام بگوییم طبیعت و مزاج آنان که در کمال صحت بوده است چنین اقتضایی داشته وخودداری از آن باعث ناراحتی می شده است , چنانکه پیش از پیامبر اسلام (ص ) نیزبرخی از پیامبران به همین منظور زنان زیادی می گرفتند . بدیهی است این کار , شهوترانی نیست بلکه تعدیل غریزه جنسی نامیده می شود تا درسایه تعدیل این نیرو از سایر غرایز بهتر بهره برداری شود . اضافه بر این در مورد پیامبر اسلام تعدد زوجات , جنبه های سیاسی هم داشته که درپیشرفت اسلام موثر بوده است چنانکه در تاریخ می خوانیم ازدواجهای رسول گرامی اسلام (ص ) موجب اتحاد و تحکیم روابط مسلمین و آزادی گروهی از اسیران که با زنان آنان حضرت خویشی داشتند و دیگر چیزها گردید 000

سوء استفاده از تعدد زوجات چگونه کنترل شود ؟

پرسش

سوء استفاده از تعدد زوجات چگونه کنترل شود ؟

پاسخ

اصولا قوانین هر چه هم خوب و متین باشد تا ضامن اجرا نداشته باشد کافی برای خوشبختی و سعادت افراد جامعه نخواهد بود . گرچه ممکن است تعلیم و تربیت و ایمان به خدا بسیاری از مردم را از سوء استفاده و قانون شکنی باز دارد ولی در عین حال , عوامل یاد شده هیچ گاه بطور کلی نخواهدتوانست تمام مردم را وظیفه شناس و مقرراتی بار آورد . خواه ناخواه افرادی هم پیدا خواهند شد که بر خلاف قانون رفتار کرده و از آن سوء استفاده نمایند . بنابر این , برای تامین عدالت اجتماعی و حمایت از قانون و افراد ستمدیده , مقام مسوولی لازم است تا بر اعمال مردم نظارت کند و در اجرای قوانین بکوشد و آن مقام مسوول حکومت اسلامی است . به خاطر همین اصل است که اسلام اختیارات وسیعی در زمینه اجرای قوانین به حکومت اسلامی داده است که هرگاه تربیت افراد , کافی برای اجرای قوانین و وظیفه شناسی آنان نباشد , و بخواهند پا از گلیم خود فراتر نهند و از قوانین دین سوء استفاده نمایند , حکومت اسلامی حق داشته باشد برای حمایت از قانون و طرفداری از افرادستمدیده اقدام کند و متجاوز و سوء استفاده کننده را سر جای خود بنشاند . در این موضوع فرقی میان طلاق و تعدد زوجات و دیگر ابواب فقه اسلامی نیست ; یعنی ,همان طور که حکومت اسلامی در موارد جرایم و جنایات و تجاوز به حقوق دیگران طرفدار مظلومان و دشمن ستمکاران و متجاوزان است , در

مورد طلاق و تعدد زوجات نیزچنانچه باعث تعدی و اجحاف بر زن باشد و از این راه حقوق و حیثیت زن مورد تجاوزمرد قرار گیرد , حق دارد در حدود اختیارات خود جلو سوء استفاده مردان را بگیردو از زنان ستمدیده حمایت کند . بعلاوه , یک نکته را همیشه و در جمیع ابواب مختلف فقه اسلامی باید نظر داشت و آن این که :قوانین اسلام مانند حلقه های زنجیر متصل و به هم پیوسته است و هیچ گاه نباید یکی را بدون دیگری در نظر گرفت و آنگاه به بحث و انتقاد پرداخت , همیشه قوانین اسلام را با محیطی که اسلام در آن حکومت می کند و دستوراتش در آن اجرا می شود باید سنجیدنه هر محیطی ; مثلا احکام حدود و دیات اسلام , قضاوت و حکومت اسلام و ازدواج و طلاق اسلام را در محیطی باید مورد بررسی قرار داد که تمام مبانی و مبادی حقوقی واعتقادی اسلام در آن کاملا اجرا می شود . روی این حساب , هرگاه تمام قوانین اسلام را آن طور که هست به مرحله اجرادرآورند , در آن صورت طبعا کسی اقدام به قانون شکنی و تجاوز به حریم دیگران نمی کند و به اصطلاح مردان از قانون تعدد زوجات , فقط زن گرفتن و از حق طلاق , فقطبه زور زن را طلاق دادن نمی فهمیدند , بلکه به جمیع مقررات اسلام پایبند می شدند .

آیا می توان گفت طبق آیه 129 سوره نساء و آیه 3 سوره نساء, تعدد زوجات جایز نیست؟

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه