زنان صفحه 1710

صفحه 1710

پاسخ

این که خداوند در این آیه می فرماید "و هرگز نمی توانید در میان زنان عدالت کنید، هر چند کوشش نمائید..." منظور از عدالت در این جا این است که شما، از نظر محبت قلبی قادر به اجرای عدالت و مساوات نیستید، منظور عدالت ِ به معنای رعایت حقوق همسری و طرز رفتار و کردار با آنان نیست پس منظور از عدالت در این آیه که امری محال شمرده شده عدالت در تمایلات قلبی است بدیهی است یک قانون آسمانی نمی تواند بر خلاف فطرت باشد، و یا تکلیف به "ما لایطاق کند، و از آن جا که محبت های قلبی عوامل مختلفی دارد که بعضاً از اختیار انسان بیرون است دستور به رعایت عدالت در مورد آن داده نشده است ولی نسبت به اعمال و رفتار و رعایت حقوق در میان همسران که برای انسان امکان پذیر است دستور به عمل بر طبق عدالت داده شده است پیامبران و ائمه نیز، به دلیل این که در این جهت مانند انسان های معمولی هستند لذا این مطلب در مورد آنان نیز می تواند مصداق داشته باشد، چنان که در مورد محبت حضرت یعقوب غ نسبت به یوسف غ این مطلب در قرآن اشاره شده است در آن جا که می فرماید:"إِذْ قَالُواْ لَیُوسُف ُ وَ أَخُوه ُ أَحَب ُّ إِلَی ََّ أَبِینَا مِنَّا;(یوسف 8) هنگامی که (برادران گفتند: یوسف و برادرش نزد پدر، از ما محبوب ترند."گر چه حضرت یعقوب غ بدون شک در این باره مرتکب خطایی نشد، و ابراز علاقه ای که نسبت به یوسف غ و برادرش بنیامین می کرد به خاطر شایستگی های

معنوی و فضیلت های خدادادی بود، که در یوسف غ وجود داشت

لذا پیامبران و ائمه در این مسأله مانند انسان های معمولی هستند، همان طوری که انسان های معمولی دارای عاطفه هستند و گاهی پدر یا مادری فرزندی از فرزندان شان را به خاطر شایستگی هایی که در او می بینند، بیشتر دوست می دارند و به او محبت بیشتری می ورزند، در مورد پیامبران و اولیأ الهی نیز چنین است مثلاً در مورد امام صادق مطلب چنین است که ایشان امام کاظم را بیشتر از دیگر فرزندانشان دوست داشتند یا در مورد امام کاظم که ایشان امام رضا7 را بیشتر از فرزندان دیگرشان دوست می داشتند اگر چه در ظاهر با همه آنان بطور مساوی بر خورد می کردند اما در دل یکی را بیشتر از دیگری دوست می داشتند و این مسأله امری طبیعی بوده و گناه یا خطایی محسوب نمی شود.(اقتباس از تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی و دیگران ج 4، ص 153، نشر دارالکتب الاسلامیه

سؤال من راجع به سوره نساء است که در قرآن در یکی از آیه های آن میفرماید که تعداد زنانی که مرد می تواند داشته باشد دو وسه و چهار نه بیشتر جایز میباشد وکلمه ای که بکار برده (الا تعدلوا) یعنی اگر توانستید بین آنها عدالت برقرار کنید ودر جایی دیگر از همین سوره

پرسش

سؤال من راجع به سوره نساء است که در قرآن در یکی از آیه های آن میفرماید که تعداد زنانی که مرد می تواند داشته باشد دو وسه و چهار نه بیشتر جایز میباشد وکلمه ای که بکار برده (الا تعدلوا) یعنی اگر توانستید بین آنها عدالت برقرار کنید ودر جایی دیگر از همین سوره (چند آیه بعد) میفرماید (لن تستطیعوا أن تعدلوا) یعنی شما نمی توانید بین زنانتان به عدالت رفتار کنید. آیا منظور از کلام خدا این نبوده که مردان تنها باید یک زن اختیار کنندو دلیل اینکه پیامبر و دیگر امامان تعداد زیادی زن داشته اند چیست؟

پاسخ

درآیه سوم سوره نساء آمده است :

«وان خفتم الا تقسطوا فی الیتامی فانکحوا ما طاب لکم من النساء مثنی و ثلث و رباع فان خفتم ألا تعدلوا فواحده او ما ملکت ایمانکم ذلک ادنی ألا تعولوا»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه