کتابخانه بالقرآن

زنان صفحه 269

صفحه 269

پاسخ

ذات خداوند تبارک و تعالی نه مرد است و نه زن ; نه مذکر است و نه مؤنث . حال اسم او اللّه یا به زبان فارسی یا به زبان انگلیسی و... باشد, این الفاظ حکایت از ذاتی می کند که نه مذکر است و نه مؤنث .چیزی که هست در هر زبانی گاهی به جای اسم ظاهر, ضمیر می آورند و در هر زبانی مخصوصاً در زبان عربی هر اسم و لفظی مذکر یا مؤنث است و از این دو حال خارج نیست ; یعنی ما لفظی نداریم که خنثی باشد, مثلاً لفظ زید, مذکر ولفظ فاطمه , مؤنّث و ضمیر مذکر و ضمیر مؤنث است . این ها همه اعتباری و قراردادی است و آن چه واقعیت دارد, آن است که این الفاظ حاکی از آن ها است , مثلاً لفظ زید اسم قراردای است و آن چه حقیقت و واقعیت دارد, مردی است که در بیرون از لفظ و ذهن راه می رود و می گوید و می خندد و می گوید و... یا کلمهء فاطمه یک لفظاست که حکایت از واقعیت خارجی می کند که آن شخص نیز راه می رود و می گوید و می خندد و می گرید و... همین طور کلمهء الله یا ضمیر یا یا اسم اشاره یا و... در خارج از ذهن و لفظ یا آن شخص یا آن حیوان نر است یا ماده

, مثلاً در جنگل اگر شیری یا گرگی را دیدیم , نر است یا ماده . حال چرا به آنی که می زاید و...,ماده گفته اند و به دیگری نر گفته اند؟ مشکلی ندارد. از اول می توانستند به آنی که می زاید, بگویند و به آن دیگری بگویند .

در نامگذاری در عالم الفاظ مشکلی پیش نمی آید. .

بنابراین در بیرون از ذهن و لفظ باید جستجو کنیم آن حقیقت مرد (نر) چه فرقی با حقیقت زن (ماده ) دارد؟ آیایکی از این دو بر دیگری برتری دارد؟ آیا هر دو مساوی هستند؟ اگر گفتیم یکی بر دیگری برتری دارد, از چه جهت برتری دارد؟ اگر با هم مساوی اند, از چه جهت مساویند؟ اصلاً آیا خاصیت و ویتامین هر دو یکی است یا با هم متفاوت است ؟ آیا کارها یا آثار و نقاط مثبت و منفی این دو با هم متفاوت است یا با هم یکی است ؟ یا این که نبایداین دو را با هم مقایسه کنیم ؟ هر کسی از حکیمان و بزرگان (مردان و زنان ) دربارهء این مطالب دیدگاه و نظریه ای دارند. البته بیشترین این نظریه ها, از حکیمان و فلاسفه و روانشناسان مرد است و اخیراً زنانی نیز در این باره سخن گفته اند.

ما به این نتیجه رسیده ایم که مرد مطلقاً از زن بهتر نیست و همین طور زن مطلقاً از مرد بهتر نیست , بلکه مردها ازجهاتی بر زنان برتری دارند و زنان نیز از جهاتی بر مردان برتری دارند.

از مردان کارها و آثاری بر می آید که از زنان بر نمی آید و

از زنان کارها و آثاری بر می آید که از مردان بر نمی آید.پس نمی توانیم سر بسته به طور مطلق بگوییم مرد بهتر از زن است یا بگوییم زن بهتر از مرد است , بلکه می گوییم هرکدام خاصیتی دارند و هر کدام به جای خود خوب اند. مرد با خصوصیاتی که خدا به او داده , خوب است و باید این طور باشد. اگر این خصوصیات و روحیات را نمی داشت , نقص بود. زن با خصوصیاتی که خداوند متعال به او داده ,خوب است و باید آن طور باشد و اگر آن روحیات و خصائص را نداشت , بد و ناقص بود. نمی توان به طور مطلق وسربسته قضاوت کرد یکی بر دیگری برتری دارد. کارهایی از زنان بر می آید که مردان هنر آن را ندارند و کارهایی رامردان انجام می دهند که زنان توانایی انجام آن را ندارند. هر کدام به جای خود خوب و زیبا خلق شده اند و باید چنین می بود و اگر بر خلاف این بود, مطابق با حکمت و عدل نبود.

لذا ما هیچوقت نباید زنان را با مردان مقایسه کنیم , مثلاً بگوییم حضرت فاطمه بهتر بود یا حضرت علی 7 بلکه باید بگوییم حضرت فاطمه 7خوب بود و حضرت علی 7هم خوب بود. او در محدودهء خصائص زنانه خوب بودو علی 7در محدودهء خصائص مردانگی خوب بود. همین طور دربارهء بقیهء افراد. بله زنان را با زنان از نظر صفات جسمانی و اخلاقی می توان مقایسه کرد یا مردان را با مردان می توان مقایسه کرد. بنابراین بسیاری از مشکلاتی که شما مطرح کرده

اید, حلّ می شود.