کتابخانه بالقرآن

زنان صفحه 387

صفحه 387

غیر منطقی است حال سوال بنده این است که خدایی که به مردان دستور می دهد به زنان ظلم نکنند چگونه این دستور اجرا شود در حالی که خداوند ابزار ظلم را در اختیار آنها قرار داده است خداوندی که زن را وابسته به مرد خلق کرده است و زن را ضعیف خلق کرده و خداوندی که اختیار و آزادی و اجازه زن را در تسلط مرد قرار داده است چگونه به مردان دستور می دهد به زنان ظلم نکنند.

پاسخ

قبل از هر سخن مناسب است که تأملی در این برداشت خود نمایید که آیا این تصوری که شما از مسأله دارید تصور صحیحی است یا نه، منشأ تأمل آن است که خداوند ظالم نیست و ابزار ظلم را نیز در اختیار کسی قرار نمی دهد. آنچه را که خداوند خلق فرمود براساس حکمت و مصلحتی بوده که حتی آنچه را که به نظر ما ممکن است وسیله ظلم و ستم باشد اما در خلقت آن نوعی حکمت و مصلحت خوابیده است.

نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعتش این است

به عبارت دیگر ابزار، ابزار است و از این حیث نه مثبت است نه منفی بلکه نوع بکارگیری آن است که وصف مثبت و منفی آن پیدا می کند همچنین اگر ابزار با این ویژگی وجود داشته باشد اما شخص توانایی استفاده از آن را نداشته باشد باز هم مسأله آزمایش انسان ها عبث خواهد بود. لکن اشکال اساسی در نحوه بکارگیری از ابزار و امکانات است. مثلا از چاقو که یک ابزار به شمار می رود می توان کارهای زیادی انجام داد که

همه آنها دارای مصلحت هستند و از این جهت وجود آن نیز ضروری است اما همین چاقو که گاهی برای کندن پوست میوه ها و یا خرد کردن خوراکی ها و یا بریدن قسمتی از بدن جهت انجام عمل جراحی استفاده می شود گاهی نیز به وسیله آن شاهرگ حیاتی کسی را قطع می کنند و موجبات مرگ انسانی را فراهم می نمایند در این صورت کسی چاقو و یا سازنده آن را ملامت نمی کند بلکه استفاده کننده آ ن را سرزنش می نماید.

خداوند متعال از گوهری واحد، مرد و زن آفرید که بر اثر توالد و تکثیر نسل، گسترش یافته اند طبیعی است که خداوند متعال از آفرینش انسان که گل سرسبد مخلوقات است هدفی را دنبال می کرده است. از این رو گرایش در این دو جنس متفاوت قرار داد تا در کنار یکدیگر به زندگی بپردازند و تکامل یابند و برای این که هر کدام از زن و مرد بتوانند به وظایف خویش عمل نمایند مسؤولیت ها و تکالیفی را به عهده آنان قرار داده است به یکی قدرت تعقل بیشتر و حزم و دوراندیشی بخشید و دیگری را سرشار از احساسات و عواطف و مهر و محبت قرار داد. یکی را مسؤول تأمین زندگی قرار داد و دیگری را مسؤول پرورش فرزند و ایجاد امنیت و آسایش در محیط خانه و خانواده.

بدیهی است که هر مسؤولیتی، علاوه بر توانایی لازم، امکانات و ابزاری لازم دارد و اگر کسی از این امکانات و یا از این مسؤولیت ها سوء استفاده کند دلیل بر این نیست که خداوند ابزار ظلم را در

اختیار وی قرار داده و یا او را توانمند ساخته است. همچنین تقسیم مسؤولیت ها دلیل بر ضعف یکی و قوت دیگری و یا وابستگی یکی بر دیگری نیست زیرا خداوند متعال براساس حکمت و مصلحت و نیز ویژگی های هر کدام از دو جنس زن و مرد، مسؤولیت هایی به عهده آنان گذاشته است؛ یعنی اگر مرد قدرت بدنی بیشتری دارد، زن نیز از مهر و عطوفت و صبر و حوصله بیشتری برخوردار است و این به خاطر آن است که وظیفه مرد کار کردن و تأمین معاش خانواده است که طبیعتا قدرت بدنی بیشتری می طلبد و وظیفه زن مادر بودن است که طبیعتا مهر و عاطفه و صبر و حوصله بیشتری می طلبد. این که مرد به اندازه زن از احساسات و عاطفه زیادی برخوردار نیست دلیل بر ضعف وی نیست و یا اگر زن از توانایی جسمی کمتری برخوردار است دلیل بر ضعف وی نیست چه آن که اقتضای طبیعت هر کدام چنین است. بنابراین خداوند متعال به مقتضای جنسیت هر یک از زن و مرد وظیفه ای به آنان محول کرده است تا بتوانند در کنار یکدیگر با تفاهم و تعامل بیشتری به زندگی خویش ادامه دهند حال اگر کسی از دارایی خویش سوء استفاده نمود و در حق دیگری ظلم کرده، مرتکب معصیت شده است و خداوند نه تنها خودش ظالم نیست و هیچ ظلمی نمی کند بلکه ظلم و ظالم را نیز دوست نمی دارد و آنان را مجازات خواهد نمود.

در مورد تفاوت مرد و زن می بینیم مشکلاتی که زنان دارند، مردان ندارند مانندعادت ماهیانه، درد زایمان، نُه ماه ایام بارداری، دو سال شیر دادن، سخت گیری در مورد حجاب و ... .