کتابخانه بالقرآن

زنان صفحه 91

صفحه 91

مرحوم شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام می فرمایند: " یکی دیگر از نظریات تحقیر آمیزی که در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی بجا گذاشته است این است که زن عنصر گناه است. از وجود زن شر و وسوسه بر می خیزد. می گویند آدم اول که فریب شیطان را خورد و از بهشت سعادت بیرون رانده شد از طریق زن بود، شیطان حوا را فریفت حوا آدم را، قرآن داستان بهشت آدم را مطرح کرده... قرآن نه حوا را بعنوان مسئول اصلی معرفی می کند و نه او را از حساب خارج می کند... قرآن آنجا که پای وسوسه شیطان را به میان می کشد ضمیرها را به شکل تثنیه می آورد فوسوس لهما الشیطان آندو را وسوسه کرد..." اما فریبنده بودن وجود زن می تواند مفهوم دیگری را که قابل تصدیق باشد در بر گیرد به این ترتیب که انسانها به جاذبه های برتر، زیباتر و دلرباتر در حیات دنیا کلمه و تعبیر فریبنده وسوسه کننده را اطلاق می کنند اما به این معنی نیست که فریب و وسوسه مستند به موجودات زیبا و پر جاذبه در دنیا می شود بلکه فریب و وسوسه در دل انسانهایی است که نمی توانند در مقابل این زیبائیها ایستادگی کنند و برای تصاحب آن به هر ظلم و بیدادی خود را آلوده می کنند و این فریفته شدن و وسوسه شدن

در حقیقت مستند به نفوس ضعیف و بیمار است اما طور دیگری اظهار می شود و در گفتگوهای رایج می گویند این جواهر وسوسه گر و یا وجود زن فریبنده و افسونگر است.

خوبست در این رابطه به کتب مفید مثل زن در آئینه جمال و جلال- آیت الله جوادی آملی مراجعه کنید.

چرا همه محدودیت ها برای زنان و دختران است؟

پرسش

چرا همه محدودیت ها برای زنان و دختران است؟

پاسخ

1.اصولاً بسیاری از محدودیتهایی که بر زنان و دختران اعمال می شود دستور دینی نیست، وبه آداب و سنن و خرافات غلط مربوط است، مثل جلوگیری ازتحصیل زنان ویاحق شغل ودرآمدکه البته دردین برای آن استثنائاتی ذکرشده، ولی اصل این حق ها برای اومورد تأیید دین است.
2. اگر ما با جامعیّت بیشتری به قضیه بنگریم، می بینیم در محدوده دین چیزی که شما فرمودید وجود ندارد، برای بررسی بیشتر، مطلب را به دو بخش تقسیم می کنم : الف : درون اسلام ب : بیرون از اسلام

الف : اگر بطور مثال برای زن واجب است که سرخودش را بپوشاند، برای مرد هم واجب است معاش اهل بیت خود را تأمین کند، به عبارت دیگر، هر یک از زن و مرد تا آنجا که از جهت تکوین و خلقت مشابه هم هستند، دارای حقوق یکسان هستند، اما در مواردی که دارای تفاوت جسمی و روحی هستند و این مسأله واضح بوده، نیاز به اثبات ندارد "هر یک از زن و مرد به تناسب استعدادها و تواناییهایی که دارند، تکالیف و تعهدات خاصی متوجهشان می شود"(1) که ما به هنگام طرح سؤالی نظیر سؤال شما، اگر فقط به تکلیفی که به عهده خودمان گذاشته شده نگاه کنیم، طبعاً احساس می کنیم به ما ظلم شده است، اما اگر با جامعیّت بنگریم، متوجه می شویم دیگر انسانها نیز از زن و مرد، به نسبت تکلیفی که دین به عهده او گذاشته حقی هم دارد و بالعکس. مثلاً اگر زن موظف است از مرد تمکین کند، مرد هم موظف است فقط در