حجاب شناسی (پرسمان حجاب) صفحه 150

صفحه 150

یکدیگرند و چون لباس، یکدیگر را از آفات و آسیب های عفت سوز و ایمان برانداز حفظ می کنند16. افزون بر این، آن ها مانند لباس، مایه وقار و آراستگی یکدیگرند. بی تردید این نقش در پرتو تفاوت زن و شوهر شکل می گیرد. چنانچه زن و شوهر از تعهدات خانوادگی رها باشند، نمی توانند برای یکدیگر چون لباس به شمار آیند و عفت و وقار و شخصیت هم را پاس دارند. حجاب از لوازم سامان یافتن چنین بنیادی است و بی حجابی با آن تعارض آشکار دارد؛ زیرا بی بند و باری در پوشش، بی بند و باری در تحریک و احساس نیاز را در پی دارد و تأمین نیازهای شعله ور بنیاد خانواده را نشانه می رود17. غریزه جنسی یکی از علل مهم ازدواج و به وجود آمدن خانواده است؛ امّا برای پایداری اش کافی نیست. بعد از ازدواج به تدریج با گذر زمان اهداف جدید شکل می گیرد؛ خواسته های زیستی و جنسی اندک اندک جای خود را به نیازهای روانی و امنیتی و عاطفی و شناختی می دهد و دیگر سرمایه عشق ورزی به تنهایی برای تأمین اهداف خانواده و خواسته ها کافی نیست. نخستین شرط دستیابی بدین اهداف و تأمین خواست های جدید، آن است که زن و شوهر از هویّت و خواست های فردی دست شویند و به سوی پی ریزی هویتی جمعی گام بردارند. چنانچه هر کس فقط خواهش خویش را پی گیرد؛ زن در جهت تجمل و خودنمایی و مورد پسند واقع شدن در اجتماع و جلب توجّه مردان گام بردارد؛ در دغدغه مقبولیت خویش فرو رود و نقش مادری را به فراموشی سپارد؛ و از آن سوی مرد در اندیشه رسیدن به تمکین های نوتر

و پر رونق تر به سر برد و نقش پدری را فراموش کند، بنیان خانواده بر باد می رود. بی تردید کانون خانواده با اموری چون توجّه به لباس و بدن و روی و موی و انگشت نما شدن و مشخص تر معرفی کردن خود، پیوند تنگاتنگ دارد و پرداختن بدین امور و فراموش کردن اهداف خانواده و نیازهای برتر، پایه های خانواده را متزلزل می سازد. حجاب و مسؤولیت پذیری هر کس در برابر خود و دیگران مسؤول است. انجام موفقیت آمیز مسؤولیت به استعداد و برخورداری از توانمندی های متناسب و ظرفیت های روان شناختی و جسمی نیاز دارد. توفیق در پاره ای از مسؤولیت ها و حتّی سپردن برخی از مسؤولیت ها به حجاب تکیه دارد و افرادی که بی حجابی پیشه می کنند، توان انجام آن را ندارند. این گروه ناگزیر باید به خویش پردازند و - چنان که امروزه مشاهده می کنیم - چاره ای ندارند جز آن که انجام آن مسؤولیت ها را به دیگران و حتّی مردان بسپارند18. زنانی که در پی دلربایی و جلب نظر دیگرانند و جز عرضه پیکر خود به چیزی نمی اندیشند، هرگز نمی توانند غمخوار همنوع خود باشند؛ در برابر خانواده و اجتماع احساس مسؤولیت کنند و به معنویت خود و اعضای خانواده و جامعه بیندیشند. این افراد، افزون بر آن که خود به دلیل ناتوانی یا شانه خالی کردن از انجام دادن مسؤولیت های فردی باز می مانند، با روحیه و وضعیت بدنی خاص خویش محیط را آلوده و موقعیت را برای فعالیت مسؤولیت پذیرانه نامساعد می سازند. بر این اساس، بازدهی فعالیت های خانوادگی و اجتماعی را کاهش می دهند و حتّی دقّت عمل را دچار اختلال می کنند؛ به عبارت دیگر، این افراد خود ناتوان

می مانند و دیگران را نیز از انجام دادن تعهدات و مسئولیت هاشان باز می دارند. تحقیقات گسترده و به ویژه پژوهش های میدانی، حاکی از افت تولید و کاهش سطح کیفیت در مراکز آلوده به افراد بی حجاب، بر درستی این سخن گواهی می دهد. اسلام که عاطل و باطل ماندن نیروهای عظیم انسانی و غیر انسانی را نمی پسندد، برای رسیدن به موفقیت در انجام تعهدات و مسؤولیت های فردی و اجتماعی، استعداد و شرایطی را لازم می داند که رعایت پوشش خاص یکی از آن ها به شمار می آید. فرد بی حجاب با رعایت نکردن این شرط در واقع از قبول مسؤولیت خودداری ورزیده، در پی خواسته های خود می رود و حتّی دیگران را از انجام تعهدهای پذیرفته شده باز می دارد. بنابراین، حجاب هرگز به معنای محدود کردن حوزه مسؤولیت زن نیست. حجاب شرط موفقیت در انجام دادن مسؤولیت ها و سپردن برخی مسؤولیت ها است. انسان، با انتخاب بی حجابی از قبول مسؤولیت های حساس و سنگین شانه خالی می کند؛ آزاد از هر تعهدی سر بار دیگران می شود و مسؤولیت ها را به دیگران وا می گذارد. 1. المیزان، محمدحسین طباطبائی، ج 3. 2. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل. 3. مجموعه مقالات کنفرانس زن، مقاله حجاب و آزادی. 4. روان شناسی شخصیت، یوسف کریمی، 5. روان شناسی کمال، دوان شولتس، گیتی خوشدل. 6. مکتب ها و نظریه های روان شناسی، سعید شاملو. 7. روان شناسی کمال. 8. فلسفه حجاب، علی محمدی. 9. روان شناسی حرمت خود، ناتانیل براندل، هاشمی جمال. freeman sunfran cisco.196 .Esteem - The Antecedents of self .10 11. بررسی حرمت خود در نوجوانان...، سید حسن سلیمی، مجله روان شناسی، شماره 2. 12. مسأله حجاب، مرتضی مطهری، صدرا. 13. نظام حقوق زن

در اسلام، مرتضی مطهری، صدرا. 14. مسأله حجاب، مرتضی مطهری، صدرا. 15. نظام حقوق زن در اسلام، مرتضی مطهری، صدرا. 16. المیزان، محمدحسین طباطبائی، ج 3. 17. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل. 18. مجموعه مقالات کنفرانس زن، مقاله حجاب و آزادی. T}حجاب و امنیت اجتماعی {T کارکردهای فردی و اجتماعی حجاب برای حجاب کارکردهایی در دو حوزه فردی و اجتماعی، قابل تصوّر است: الف. کارکردهای فردی: همچون پاسخگویی به نیاز فطری «خوداستتاری» و تأمین امنیّت در برابر گرما و سرما و... ب. کارکردهای اجتماعی: هویّت بخشی و ایجاد امنیّت اجتماعی از جمله این کارکردهاست؛ زن با عنصر حجاب اسلامی، نه تنها به تهذیب، تزکیه نفس و ملکات نفسانی پرداخته و قرب الهی را فراهم می سازد، بلکه باعث گسترش روزافزون امنیّت اجتماعی و ایجاد زمینه ای جهت رشد معنوی مردان می گردد؛ همچنان که خداوند سبحان، خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «به مردان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، که این بر پاکیزگی جسم و جان ایشان، بهتر است (1)». همچنین می فرماید: «به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو که خویشتن را با چادرهای خود بپوشانند که این کار برای آن است که آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نکشند (در امنیّت کامل باشند) ؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است(2)». همان گونه که ذکر گردید، حجاب و پوشش اسلامی برای مردان و زنان، تنها از کارکرد فردی برخوردار نیست و فقط برای سامان دهی خلقیّات و ملکات نفسانی آدمیان، مؤثر نمی باشد، بلکه از کارکرد اجتماعی

نیز برخوردار است؛ غرایز، التهاب های جسمی و معاشرت های بی بند و بار را کنترل نموده، بر تحکیم نظام خانواده می افزاید. همچنین از انحلال کانون مستحکم و پایدار زناشویی جلوگیری نموده و امنیّت اجتماعی را فراهم می سازد. حال اگر کسانی با نگرش دینی، اسلامی یا با رویکرد جامعه شناختی و روان شناسی به چنین کارکردها و تأثیرات مطلوب، به ویژه تأمین امنیّت اجتماعی پی ببرند، نه تنها هدفمندانه، زندگی می کنند، بلکه برای رفتارها و اندیشه هایشان دست به گزینش می زنند تا به اهداف متعالی الهی و انسانی دست یازند. از این رو به مسأله حجاب نیز به عنوان راهبردی کارساز جهت تأیید و ترویج ارزش های اجتماعی، تأمین کننده سعادت آدمی و منشأ قرب الهی می نگرند. بنابراین، پوشش اسلامی به منزله یک حفاظ ظاهری و باطنی در برابر افراد نامحرم، قلمداد می شود که مصونیت اخلاقی، خانوادگی و پیوند عمیق میان حجاب ظاهری و بازداری باطنی و از همه مهمّ تر امنیّت اجتماعی را فراهم می سازد و پیشینه آن به اندازه تاریخ آفرینش انسان است؛ چراکه پوشش و لباس هر بشری، پرچم کشور وجود اوست. پرچمی که وی بر خانه وجودش نصب کرده است و با آن اعلام می دارد که از کدام فرهنگ تبعیّت می کند(3). در ادامه به بیان هدف و فلسفه این مصداق مهمّ اسلامی و رابطه فراگیر و تنگاتنگ آن با امنیّت اجتماعی از جنبه های مختلف می پردازیم: امنیّت اجتماعی، هدف اساسی وجوب حجاب با توجه به آیات قرآن مجید، به خوبی مشخص و معیّن می گردد که هدف از تشریع وجوب حکم حجاب اسلامی دست یابی به تزکیه نفس، طهارت، عفّت و پاکدامنی جهت استحکام و گسترش امنیّت اجتماعی است. «و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعا فَسْئلوهُنَّ

مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکُم أطْهَرُ لِقلوبِکُم و قُلُوبِهِنَّ(4)». چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحریک و تهییج جنسی آنان و در نتیجه منجر به فساد و ریشه کن نمودن امنیّت اجتماعی می شود، خداوند در کنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نیز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ایشان، حرام کرده است. چنانکه در این باره از امام رضا علیه السلام نقل شده است: «حرّم النَّظَر الی شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَیْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فیه مِنْ تَهْییجِ الرّجال و ما یَدْعوا التَّهْییج الی الفَساد و الدُّخول فیما لا یحلّ و لا یجمل(5)؛ نگاه به موهای زنان باحجاب ازدواج کرده و بانوان دیگر، از آن جهت حرام شده است که نگاه، مردان را برمی انگیزد و آنان را به فساد فرامی خواند در آنچه که ورود در آن نه حلال است و نه شایسته». از مجموع گفتار فوق روشن می گردد که هدف از وجوب حجاب اسلامی علاوه بر موارد مذکور، ایجاد صلاح و پیشگیری از فساد، جهت تأمین و گسترش امنیّت اجتماعی است. امنیّت اجتماعی، فلسفه حقیقی وجوب حجاب یکی از فلسفه های حقیقی وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونیّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشیدن به امنیّت اجتماعی با توسعه آن می باشد. زیرا نفس آدمی، دریایی موّاج از تمایلات و خواسته های اوست که مهم ترین آنها به خوراکی ها، امور جنسی و مال و جاه و مقام، مربوط می شود و بدون شک بالاترین خواسته های مردان، تمایل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است: «أعْظَمُ الشَّهْوَه، شَهْوَه النّساء(6)؛ بزرگ ترین خواسته های مرد، رغبت به زنان است». ارائه زیبایی ها و مواضع

بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن می زند و آنها را به یک کانون جدّی خطر، مبدّل می سازد که به سلب آرامش زن و امنیّت اجتماعی منتهی می گردد. آنچه می تواند از این ناامنی پیشگیری کند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است که با حجاب کامل اسلامی، عملی خواهد شد. پوشش دینی، پیام عفت، شخصیّت و خداترسی زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنین بانویی چشم طمع نخواهند داشت که او را نیرویی بالفعل در هرچه وسعت بخشیدن امنیّت اجتماعی دانسته و نجابتش را می ستایند. در این صورت است که زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تیر نگاه های زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهای اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلکه امنیّت و آرامش درونی خود و اجتماع خویش را برقرار خواهد کرد. نکته معنوی و عرفانی قابل ذکر در این باب، پیام الهی آفریدگار هستی، خطاب به زنان است: «ای زن! آگاه باش، دنیا خراب آبادی است که هر نقطه آن به مین های شیطان و نگاه های آلوده، ناامن گشته است. اما فرشته های حجاب در محفل انس و یاد خدا در امنیّتی بی نظیر به سر می برند که دیگران از طعم آن بی خبرند(7)». شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها پایه های تحقق امنیّت اجتماعی در سایه های حجاب بانوان پوششی که اسلام آن را به عنوان یک حکم شرعی اعلام کرده است، یک عمل ظاهری و گسسته از عوامل و پایه ها نیست، بلکه حجاب، خیمه عفاف بانوانی است که آن را بر پایه های خود استوار نموده و باعث ترویج ارزش امنیّت اجتماعی می گردند و به

تحقق آن در جامعه اسلامی، کمک می نمایند. اکنون شایان ذکر است که این پایه های اساسی بیان گردد: 1. ایمان به خدا و جهان آخرت؛ از مهم ترین عواملی که بانوان توسط آن به آرامش روحی و روانی دست یافته و امنیّت اجتماعی جامعه را فراهم می نمایند، این است که وقتی زن به خدای تعالی و علم و حکمت او ایمان آورد و معتقد گردد احکامی که برای بشریّت تشریع کرده، بودن نقص و دارای آثار مطلوبی است، از حکم الهی حجاب استقبال نموده، امنیّت اجتماعی جامعه را تضمین می کند. 2. تقوا؛ پرهیزکاری بانوان، ضامن تأمین امنیّت اجتماعی است و تا این پایه محکم معنوی در قلب بانوان شکل نگیرد، حجاب را نوعی محدودیّت برای خود قلمداد نموده و امنیّت اجتماعی انسان ها را تهدید می نماید. خانمی که بداند تقوای الهی پادزهر بیماری دل هاست که حجاب های تاریک جان را غرق می کند و لانه های هوس را برمی اندازد، آن را به کام جان خود می ریزد تا عالم جانش، گلستان گل های سلم، طاعت و تسلیم گردد و خیمه حجابش را برمی افروزد تا حافظ بوستان ارزش های خویشتن و آرامش درونی اجتماع خود شود. 3. آگاهی؛ شناخت سیمای زن، حقیقت حجاب، فلسفه و آثار آن از جمله پایه های مستحکم پوشش دینی و تبلور امنیّت اجتماعی است. وقتی خانمی به پاسخ درونی خود که چرا باید پوشیده باشم نایل شود، پایه های حجاب دینی در او شکل گرفته و با آگاهی کامل به امنیّت اجتماعی ارزش می بخشد و دوام آن را تضمین خواهد کرد. به طور کلّی، آگاهی زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهم تر از آنها مسأله امنیّت اجتماعی باعث می شود که نه

تنها احساس سنگینی از پدیده حجاب ننماید، بلکه از آن به خوبی استقبال نموده، وسوسه های شیطانی را هیچ انگاشته و آرامش برونی و درونی اجتماع را وسعت می بخشد. همچنین این پیام اصیل و عرفانی را همیشه آویزه گوش های خود می گرداند: «خواهرم! سرزمین جانت را با خورشید آگاهی روشن کن تا بر زوایای وجودت بتابد و آن چنان که هستی خود را بشناسی، آنگاه دریابی که حجاب باله های شنا به سوی سرچشمه هستی امنیّت فردی و اجتماعی کامل است و پوشش های مهیّج وزنه های سنگینی است که زن را غریق ژرفای مهیب دنیا نموده، امنیّت خود و جامعه خویش را برهم می زند »(8) 1. نور، 30. 2. احزاب، 59. 3. فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی، غلامعلی حداد عادل، ص 40. 4. احزاب، 53. 5. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج 104، ص 34. 6. محجه البیضاء، ج 5، ص 177. 7. تحلیلی نو و عملی از حجاب در عصر حاضر، محمدرضا اکبری، ص 14 - 16. 8- ر.ک:«مقاله حجاب و امنیّت اجتماعی، مهدی سلطانی رنانی» برچسب ها: احکام حجاب ارزش حجاب اهمیت حجاب

سوال 2

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه