حجاب شناسی (پرسمان حجاب) صفحه 481

صفحه 481

پاسخ کسانی که سبب این کار را می پرسیدند، می فرمود: H}«اِنَّ اللَّهَ جَمیلٌ وَ یُحِبُّ الْجَمالَ فَاَتَجمَّلُ لِرَبّی {H خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد. پس خود را برای پروردگارم زیبا می سازم».(32) بنابراین، خداوند زینت و خودآرایی را نهی نمی کند؛ آنچه در شرع مقدس ممنوع شده است، تبرّج و خودنمایی و تحریک و تهییج به وسیله آشکار ساختن زینت در محافل اجتماعی است؛ چنان که می فرماید: «A}وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ الْأُولی {A»(33) و نیز می فرماید: A}«وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ.{A»(34) این آیه زنان عرب را که معمولاً خلخال به پا می کردند و برای این که بفهمانند خلخال گرانبها دارند، پای خود را محکم به زمین می کوفتند، از این کار نهی می کند. فقیه بزرگوار علامه مطهری می گوید: «از این دستور می توان فهمید هر چیزی که موجب جلب توجّه مردان می گردد، مانند استعمال عطرهای تند و همچنین آرایش های جالب نظر در چهره، ممنوع است. به طور کلی زن در معاشرت، نباید کاری بکند که موجب تحریک و تهیج و جلب توجّه مردان نامحرم گردد.»(35) در آیه 31 سوره نور می فرماید: A}«وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها»{A. زینت های زن دو گونه است: یک نوع زینتی که مانند لباس و سرمه و انگشتر و دست بند آشکار است و پوشانیدن آن واجب نیست؛ و نوع دیگر زینتی که پنهان است مگر آن که عمداً بخواهد آن را آشکار سازد؛ مانند گوشوار و گردن بند. پوشانیدن این نوع زینت واجب است. البتّه استثناهایی دارد که بعداً بیان خواهد شد.(36) قرآن کریم، با همین معیار، در خصوص پوشش بانوان سالمند و از کار افتاده

که امید زناشویی ندارند، سهل گیری کرده، به آن ها اجازه داده است روی سرها را برگیرند؛(37) ولی در عین حال آن ها نیز اجازه خودنمایی و تهییج ندارند: A}«وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَهٍ»{A.(38) آیات دیگری که با صراحت کامل دستور پوشش اسلامی و فلسفه آن را بیان می کنند، چنین است: A}«یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً{A. M}ای پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: پوشش های (روسری و چادر) خود را برخود فروتر گیرند. این برای آن که شناخته گردند و اذیت نشوند، نزدیک تر است؛ و خدا آمرزنده و مهربان است{M.(39) با این حال، ممکن است گروهی از ارازل و اوباش به هتک حیثیت زنان مؤمن ادامه دهند. در این صورت، حاکم اسلامی وظیفه دارد با شدت تمام با این افراد بیمار دل برخورد کند. بنابراین، مسأله حفظ پوشش و عدم مزاحمت برای بانوان تنها یک توصیه اخلاقی نیست و حکمی اسلامی و حکومتی به شمار می آید: A}«لَئِنْ لَمْ یَنْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدِینَهِ لَنُغْرِیَنَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یُجاوِرُونَکَ فِیها إِلاَّ قَلِیلاً * مَلْعُونِینَ أَیْنَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتِیلاً؛{M}A اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در شهر نگرانی به وجود می آورند، از کارهای خود دست برندارند، ما تو را علیه آن ها بر خواهیم انگیخت و تو را سخت بر آنان مسلط می کنیم تا جز مدتی اندک در همسایگی تو زندگی نکنند؛ از رحمت خدا دور گردیدند

و هر کجا یافت شوند دستگیر و به سختی گشته خواهند شد»{M.(40) در این آیات، سه مطلب مهم قابل توجّه می نماید: جلباب چیست و نزدیک کردن آن یعنی چه؟ فلسفه پوشش اسلامی مجازات افراد مزاحم چه نوع پوششی توصیه شده است؟ در مفهوم جلباب اختلاف نظر وجود دارد. آنچه، با توجّه به کتب لغت(42) و گفتار مفسران شیعه مانند علامه طباطبایی(43) و فیض کاشانی(44) و اهل سنّت مانند قرطبی(45) صحیح تر به نظر می رسد، آن است که «جلباب» ملحفه و پوششی چادر مانند است نه روسری و خمار. از ابن عبّاس و ابن مسعود روایت شده که منظور عبا است. پس جلباب لباس گشاد و پارچه ای است که همه بدن را می پوشاند. ضمناً همان طور که مفسران بزرگ مانند شیخ طوسی و طبرسی فرموده اند، در گذشته دو نوع روسری برای زنان معمول بود: روسری های کوچک که آن ها را «خِمار» یا «مقنعه» می نامیدند و معمولاً در خانه از آن استفاده می کردند؛ و روسری های بزرگ که مخصوص بیرون خانه به شمار می آمد. زنان با این روسری بزرگ که جلباب خوانده می شد و از «مقنعه» بزرگ تر و از «رداء» کوچک تر است و به چادر امروزین شباهت دارد، مو و تمام بدن خود را می پوشاندند.(46) نزدیک ساختن جلباب - A}«یدنین علیهنّ من جلابیبهنّ»{A - کنایه از پوشیدن چهره و سر و گردن با آن است.(47) یعنی چنان نباشد که چادر یا رو پوش های بزرگ (مانتو) تنها جنبه تشریفاتی و رسمی داشته باشدو همه پیکرشان را نپوشاند. زنان حق ندارند چنان چادر بپوشند که نشان دهد اهل پرهیز از معاشرت با مردان بیگانه نیستند؛ از نگاه چشم های نامحرم نمی پرهیزند و از

مصادیق «H}کاسیات عاریات{H»(48) شمرده می شوند. قرآن فرمان می دهد: بانوان با مراقبت جامه شان را بر خود گیرند و آن را رها نکنند تا نشان دهد اهل عفاف و حفظ به شمار می آیند. تعلیل پایانی آیه نیز بیانگر همین امر است؛ یعنی آن پوششی مطلوب است که خود به خود دورباش ایجاد می کند و ناپاکدلان را نومید می سازد.(49) T}2. چرا پوشش ضرورت دارد؟{T خداوند متعال درباره علت ضرورت پوشش اسلامی می فرماید: «A}ذلِکَ أَدْنی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ{A.» برخی این آیه را چنین معنا کرده اند: «بدین وسیله شناخته می شوند آزادند نه کنیز؛ پس با آزار و تعقیب جوانان رو به رو نمی شوند. بنابراین، در عصر حاضر که مسأله بردگی از میان گرفته، این حکم نیز منتفی می شود؛ ولی باید گفت:(50) ایجاد مزاحمت و آزار کنیزان نیز روا نیست. حقیقت آن است که وقتی زن پوشیده و با وقار از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاک دامنی را رعایت کند، فاسدان و مزاحمان جرأت هتک حیثیت او را در خود نمی یابند. بیمار دلانی که در پی شکار می گردند، فرد دارای حریم را شکاری مناسب نمی بینند. در روایات آمده است: «H}المرأه ریحانه{H؛(51) زن همچون ریحانه یا شاخه گلی ظریف است.» بی تردید اگر باغبان او را پاس ندارد، از دید و دست گلچین مصون نمی ماند. قرآن کریم، زنان ایده آل را که در بهشت جای دارند، به مروارید محجوب و پوشیده در صدف تشبیه می کند: «A}کَأَمْثالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَکْنُونِ.{A»(52) افزون بر این، گاه آن ها را به جواهرات اصیلی چون یاقوت و مرجان که جواهر فروشان در پوششی ویژه قرار می دهند تا همچون جواهرات بَدَلی به آسانی در دسترس این و

آن قرار نگیرند و ارزش و قدرشان کاستی نپذیرد، تشبیه می کند.(53) بر این اساس، مرحوم علامه طباطبایی(54) همین تفسیر را بر می گزیند. استاد شهید مطهری در این باره می فرماید: «حرکات و سکنات انسان گاهی زبان دار است. گاهی وضع لباس، راه رفتن، سخن گفتن زن معنا دار است و به زبانِ بی زبانی می گوید: دلت را به من بده، در آرزوی من باش، مرا تعقیب کن؛ گاهی بر عکس، با زبان بی زبانی می گوید: دست تعرّض از این حریم کوتاه است.»(55) ---------------------- پی نوشت ها: V}1. انسانیت از دیدگاه اسلامی، مصطفوی، ص 129. 2. نحل (16): 80. 3. سوره نور (24): 31 و 30 و 59؛ احزاب (33): 59 و 60. 4. سوره اعراف (7): 26. 5. ر. ک: المفردات فی غرائب القرآن، راغب اصفهانی و قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی. 6. در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی، هر جا نام «آیه حجاب آمده است مقصود این است نه آیات سوره نور که در خصوص پوشش اسلامی است. 7. احزاب (33): 53. 8. مسأله حجاب، مرتضی مطهری، ص 74. 9. واژه حجاب هفت بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ ولی هرگز به معنای حجابِ اسلامی مصطلح نیست. 10. مسأله حجاب، ص 73. 11. تاریخ تمدن؛ ویل دورانت، مترجمان احمد آرام (و دیگران)، ج 1، ص 433 و 434. 12. مسأله حجاب، ص 22. 13. ر. ک: تفاسیر مجمع البیان (طبرسی) و کشّاف (ز مخشری) ذیل آیات 33 احزاب و 60 نور. 14. سوره احزاب (33): 33. 15. مسأله حجاب، ص 73. نیز ر. ک: تفسیر نمونه، ج 17، ص 401 - 403. 16. اصل قانون حجاب

اسلامی، صرفاً از ضروریات فقه نیست؛ بلکه از ضروریات دین مبین است؛ چه این که نصّ صریح قرآن بر آن گواهی می دهد و تنها ظهور آیات قرآن دلیل بر آن نیست تا جای اختلاف برداشت و محل تردید باشد. 17. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج 7 - 8، ص 216. 18. المفردات فی غریب القرآن؛ راغب اصفهانی، ص 361. 19. مسأله حجاب، ص 125 - 128. 20. تفسیر مجمع البیان، ص 216 و 217. 21. مسأله حجاب، ص 129. 22. المفردات فی غرائب القرآن، ص 159؛ مجمع البیان، ص 217. 23. مجمع البیان، ص 217. 24. همان. 25. التفسیر الکبیر، ج 23، ص 179. 26. مجمع البیان، ص 217. (قال ابن عبّاس: تفطّی شعرها و صدرها و ترائبها و سوالفها). 27. ر. ک: تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 3، ص 430 و 431. 28. مسأله حجاب، ص 131. 29. علامه طباطبائی(ره) در تفسیر آیه 32 سوره اعراف می فرماید: خدای متعال در این آیه زینت هایی را معرفی می کند که برای بندگان ایجاد و آنان را فطرتاً به وجود آن زینت ها و استعمال و استفاده از آن ها ملهم کرده است؛ و روشن است که فطرت جز به چیزهایی که وجود و بقای انسان نیازمند آن است، الهام نمی کند. (ر. ک: المیزان، ج 8، ص 79) 30. آیین بهزیستی در اسلام، احمد صبور اردوبادی، ج 1 (جنس پوشاک)، ص 57. 31. حلیه المتقین، محمدباقر مجلسی، ص 3 - 5 و 10 - 12 و 91 - 107. 32. مجمع البیان، ج 4 - 3، ص 673. 33. سوره احزاب(33): 33. 34. سوره نور(24): 31. 35. مسأله حجاب،

ص 146 - 147. 36. ر. ک: تفسیر الصافی، ج 3، ص 430 و 431. 37. وسایل الشیعه، حر عاملی، ج 14، ص 140. 38. سوره نور (24): 60. 39. سوره احزاب(33): 59. 40. سوره احزاب (33): 60 و 61. 41. مجازات این گونه افراد از نظر اسلام بسیار شدید است و بعد از ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر، چنانچه این بیماردلان از عمل زشت خویش دست برندارند، باید از جامعه اسلامی تبعید شوند؛(مسأله حجاب، ص 164) و در صورت استمرار، در ردیف محاربان با حکومت اسلامی جای می گیرند و به حکم قرآن اعدام می گردند. (المیزان فی تفسیر القرآن، ج 8، ص 361 و 362) 42. ر. ک: مسأله حجاب، ص 158 و 159؛ قاموس قرآن، قرشی، ج 2، ص 41 و 42. (این کتاب ها کلمات اهل لغت را ذکر کرده اند؛ مانند تعبیر به «الجلباب: القمیص أوالثواب الواسع» یا «الجلباب ثوب اوسع من الخمار دون الردّاء تُغطّی به المرأه رأسها و صدرها) 43. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 16، ص 361. (هو ثوب تشتمل به المرأه فیغطّی جمیع بدنها) 44. تفسیر الصافی، فیض کاشانی، ج 4، ص 203. 45. الجامع لأحکام القرآن، قرطبی، ج 14؛ ص 156. 46. درباره جلباب گفته اند: آن روسری خاصی که بانوان هنگامی که برای کاری به خارج از منزل می روند، سر و روی خود را با آن می پوشند؛ «الجلباب خمارالمرأه الذی یفطّی رأسها و وجهها اذا خرجت لحاجه» (التبیان فی تفسیر القرآن، طوسی ج 8، ص 361؛ مجمع البیان، ج 8 - 7، ص 578) 47. مجمع البیان، ص 580؛ المیزان، ج 16، ص 361. 48.

زنانی که ظاهراً پوشیده هستند ولی در واقع برهنه اند، روی عن رسول اللّه(ص): صنفان من اهل النار لم أرهما قوم معهم سیاط کأذناب البقر یضربون بها الناس و نساء کاسیات عاریات، ممیلات مائلات، رؤسهنّ کأسنمه البُخت المائله....» (میزان الحکمه، ری شهری، ج 2، ص 259) 49. مسأله حجاب، ص 160 و 161. 50. آسیب شناسی حجاب، ص 19 51. وسائل الشیعه، ج 14، ص 120. 52. سوره واقعه(56): 23. 53. گستره عفاف به گستردگی زندگی، حمیده عامری، کتاب زنان، شورای فرهنگی اجتماعی زنان، ش 12، ص 117. 54. المیزان، ج 8، ص 361. 55. مسأله حجاب، ص 163.{V

سوال 3

سوال :

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه