زن و اسوه های آسمانی صفحه 100

صفحه 100

پیشانی ذلت را بر ابر جنایتکاری که تباری روشن نداشت بر زمین بمالد و سپس همچنین سرافکنده و بینی برخاک پیش رود تا در آستانه پسر هند بایستد و بگوید: «سر مرا بجز این در حواله گاهی نیست»(1).

دیروز داغ ننگ نوکری پدرت را بر چهره زدیم و امروز حلقه به گوش تو ایم، این روند رو به انحطاط لشکری به ظاهر پیروز بود.

بر قلّه عظمت

از سوی دیگر کاروان زینب علیهاالسلام ، کاروانی به ظاهر شکست خورده و دست بسته و اسیر بود؛ ولی با دستی پر، دستی گشاده به فراخی دنیای اسلام پر از متاعی گرانبها. متاع شرف، افتخار، آزادگی و کرامت و خدا دوستی، متاع شهادت و ایمان و عشق، ولی خریدار این کالا کوفه و دمشق آن روزگار نبود. آنجا از مرد و مردمی و انسانیت نشانی دیده نمی شد. خریدار کالای شهادت و رادمردی، مردانند. به گفته پیر خردمند: «چوب به عیاران چرب کنند بنا مردان چرب نکنند»(2).

آنان که درون آن دو کاخ می زیستند و کسانی که پیرامونشان بودند، از نامردترین نامردان تاریخ بودند.

این کاروان را که گروهی زن و فرزند خردسال بدرقه می کردند، دستها بر گردن بسته و زنجیر بر پا نهاده با چنین سرمایه ای به رهبری و کاروان سالاری زینب علیهاالسلام که به حق شیر زن کربلا، بلکه تاریخ است.

رهبر این کاروان عشق، سرمایه خویش را در هردو کاخ کوفه و شام به نمایش گذاشت. البته نه برای آنکه آن روز خریداری یابد، چه می دانست مشتریان او آنان نیستند. بلکه بازاری ساخت تا پس از پنج سال گرم شود و انقلابی افروخت که


1- 1. زندگانی فاطمه زهرا، سید جعفر شهیدی، ص 248.
2- 2. اسرار التوحید، ص 58.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه