زن و اسوه های آسمانی صفحه 131

صفحه 131

سکینه دُرّ دریای عفت، پارسایی و بانوی ممتاز زمان خود بود. بزرگان دانش و بینش و ادب قریش در محضرش حاضر می شدند و آثار ادبی خود را عرضه می کردند و آن حضرت به پاس تقدیر از آثارشان به آنان جایزه و صله می داد.

و نیز گفته اند: «جریر، فرزدق و جمیل و جماعتی از شعرا بر در خانه آن حضرت اجتماع می کردند، تا آن بانوی بزرگ پیرامون اشعار و آثار ادبی آنان داوری کند. کنیز آن بانو که خود ادیب بود، اشعار را از آنان می گرفت و می آورد نزد خانم می خواند و آن حضرت داوری می کرد. یک بار قصیده فرزدق را آورد خواند فرمود: «از چه کسی است؟» جواب داد: «از فرزدق است». فرمود: «به هر یک از شعرا هزار دینار و به فرزدق چهار هزار دینار عطا کنند»(1).

ابوالفرج اصفهانی نیز می گوید: «روزی بین جریر، فرزدق، کثیر، احوص، جمیل و نصیب، شعرای معاصر آن حضرت اختلاف ادبی ایجاد شد. آنان حل مشکل خود را به داوری سکنیه علیهاالسلام موکول نمودند. یک روز میهمان حضرت سکینه علیهاالسلام شدند. حضرت در پشت پرده قرار گرفت؛ به گونه ای که آن حضرت را نمی دیدند، ولی اشعار خود را برای آن حضرت می خواندند و آن بانو گوش می داد و پیرامون سروده آنان داوری می کرد. و فراخور شعر و اثر ادبی آنان صله و پاداش عطا می کرد(2).

پیرایه

اکنون جای این پرسش است. بانویی با آن همه مجد و پارسایی، فضل و ادب و ایمان، در حالی که خود همراه پدر، شاهد حادثه خونین و جانگذاز و بی مانند عاشورا بود، حادثه بزرگی که در زمین و آسمان بی نظیر بود و بزرگترین فاجعه تاریخ انسان به حساب می آید، بانویی که هنگام عبور از کنار قتلگاه وارد قتلگاه شد جنازه


1- 1. همان.
2- 2. اعلام النساء، عمر رضا کحاله، ج 2، ص 205 - 204.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه