- اشاره 5
- اشاره 6
- فواطم در صدر اسلام 6
- نسب ام البنین علیهاالسلام 7
- ولادت ام البنین علیهاالسلام 10
- نام اصلی ام البنین علیهاالسلام 10
- سبب نام گذاری به ام البنین علیهاالسلام 10
- ام البنین ها در تاریخ 11
- مقام ام البنین علیهاالسلام از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام 13
- اشاره 13
- سخنان بزرگان درباره بزرگواری ام البنین علیهاالسلام 14
- اشاره 17
- وفا 17
- ادب 18
- ولایت دوستی و ولایت پذیری 19
- شجاعت و شهامت 20
- سخنوری و شاعری 21
- علم و دانایی 22
- اشاره 24
- ام البنین علیهاالسلام و فرزندان فاطمه علیهاالسلام 26
- ام البنین علیهاالسلام و شهادت علی علیه السلام 27
- اشاره 28
- ام البنین علیهاالسلام و سفر امام حسین علیه السلام 31
- ام البنین علیهاالسلام پس از عاشورا 32
- دیدار زینب علیهاالسلام با ام البنین علیهاالسلام 34
- نوحه سرایی ام البنین علیهاالسلام در بقیع 35
- زمان و مکان وفات ام البنین علیهاالسلام 39
- فضیلت بقیع 39
- اشاره 39
- اشاره 41
- الف) فرزندان ام البنین علیهاالسلام 41
- فرزندان و نوادگان ام البنین علیهاالسلام 41
- زیارت نامه ام البنین علیهاالسلام 41
- ب) نوادگان ام البنین 45
- اشاره 53
- داغِ دل ام البنین علیهاالسلام 54
- اشاره 54
- داغ جاودانه 55
- پیک عزا 55
- ام بی بنین 56
- زبانِ حال مادر 56
- داغدیده 57
- داغ آتشین 58
- مظهر مهر و وفا 58
- دست های آسمانی 59
- یاد عباس 59
- اشاره 59
- عطر بقیع 60
- اشاره 61
- پیشنهادهای برنامه ای 63
- پرسش های کارشناسی 64
- پرسش های مردمی 65
بشیر می گوید:
وقتی به نزدیکی مدینه رسیدیم، امام علی بن الحسین علیه السلام فرود آمد. بار شترش را پایین آورد. چادرش را نصب کرد و فرمود: ای بشیر! خدا پدرت را رحمت کند. او شاعر خوبی بود. آیا تو نیز از شعر بهره ای داری؟ گفتم: آری! امام علیه السلام فرمود: به مدینه برو و خبر شهادت پدر و عزیزانم را به اهل مدینه برسان.(1)
مدینه به ظاهر آرام بود، ولی روزها بود که در انتظار شنیدن خبری دهشتناک به سر می برد. بشیر با شنیدن دستور ولی خدا، بر اسب سوار شد و با سرعت خود را به مدینه رساند. وارد مسجد النبی صلی الله علیه و آله وسلم شد. صدا را به گریه بلند کرد و با حالتی غمناک، با دو بیت شعر به انتظار تلخ اهل مدینه پایان داد:
یا اَهْلَ یَثْربَ لا مُقَام لَکُمْ بِهَا
قُتِلَ الحسینُ فَأَدْمَعی مِدْرارُ
الجِسْمُ مِنْهُ بِکَربَلاءَ مُصَرَّجُ
و الرَّأسُ مِنْهُ عَلَی القَنَاهِ یُدارُ(2)
- ای اهل مدینه! دیگر در مدینه نمانید؛ زیرا حسین علیه السلام کشته شد. پس فراوان اشک بریزید. بدن حسین علیه السلام در کربلا، در خاک و خون غلتید؛ در حالی که سرش بر بالای نیزه به این شهر و آن شهر برده می شد.
با اعلام این خبر، مدینه یکپارچه در عزا و شیون نشست. زنان از خانه های خود بیرون آمدند، صورت هایشان را خراشیدند، فریاد ماتم سر دادند و بر مظلومیت حسین علیه السلام و یارانش گریستند.
در آن میانه شور و شیون، ام البنین علیهاالسلام ، مادر شکیبا و صبور عباس
1- اللهوف الملهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس، ص 143.
2- اللهوف الملهوف علی قتلی الطفوف، سید بن طاووس، ص 142.