ام المومنین حضرت خدیجه سلام الله علیها صفحه 48

صفحه 48

پس دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و با درد و ناراحتی فرمود: من خدا و ملائکه اش را گواه می گیرم که شما مرا خشمناک کردید و مرا خشنود ننمودید و اگر رسول خدا را ملاقات کنم، شکایت شما را به او می برم» و به ابوبکر رو کرد و گفت: به خدا قسم بعد از هر نمازی خدا را علیه تو می خوانم.

این کلمات برای آنان از ضربات شمشیر سخت تر بود و در کسب رضایت سرور زنان عالم تیرشان به هدف نخورد و آن حضرت بااین کلمات، میزان خشم و نفرت و غضب خود را برای آنان روشن کرد.

به سوی بهشت برین

پاره ی تن رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم پس از فقدان پدرش در اثر صدماتی که از ستم دشمنان به او رسید، به بیماری و گریه مبتلا شد، همانند گل که از تشنگی پژمرده می شود نحیف و رنجور گردید و به تدریج در سن جوانی مشرف به پرواز به سوی ملکوت گشت. به همین دلیل اقدام به وصیت جاوید خود به پسرعمویش نمود که از جمله بندهای آن عبارتند از:

اولاً: این که جسم مقدسش را در تاریکی شب ظلمانی دفن کند، تا کسانی که حق او را غصب کرده و به او ستم کرده اند، در تشییع جنازه اش حاضر نشوند؛ چون آنان دشمنان او و دشمنان پدرش بودند و حتما به زودی پیش خدای متعال به شکایت از آنان می پردازد.

ثانیاً: قبرش را پنهان کند که رمزی برای غضب بر قومی باشد که به او ستم کردند و در طول قرون و نسل ها بدون شک و تأویل باقی بماند. از این جهت شریفِ مکه چنین چنین گفته است:

قُلْ لَنا أیُّها المُجادِلُ فی القَولِ

عَنِ الغَاصِبَیْنِ إِذْ غَصَباها

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه