زن در تفسیر نمونه صفحه 404

صفحه 404

در واپسین لحظات که شاید طفل شیرخوار آخرین دقایق عمرش را طی می کرد، از نزدیک پای او - با نهایت تعجّب - چشمه زمزم جوشیدن گرفت. مادر و کودک از آن نوشیدند و از مرگ حتمی نجات یافتند.

از آنجا که آب، رمز حیات است، پرندگان از هرسو به سمت چشمه آمدند وقافله ها با مشاهده پرواز پرندگان، مسیر خود را به سوی آن نقطه تغییر دادند. امّا چند روز یا چند ماه طول کشید، و بر این مادر و کودک چه گذشت خدا می داند.

سرانجام از برکت فداکاری یک خانواده به ظاهر کوچک، مرکزی بزرگ وباعظمت به وجود آمد.

امروز در کنار خانه خدا حریمی برای هاجر و فرزندش اسماعیل باز شده (به نام حِجْر اسماعیل) که همه سال صدها هزار نفر از اطراف عالم به سراغ آن آمده وموظّفند در طواف خانه خدا آن حریم را که مدفن آن زن و فرزند است، همچو جزئی از کعبه قرار دهند.

کوه صفا و مروه به ما می آموزد که برای احیای نام حق و به دست آوردن عظمت آیین او، همه حتّی کودک شیرخوار باید تا پای جان بایستند.

سعی صفا و مروه به ما می آموزد که در نومیدی ها بسی امیدهاست. هاجر مادر اسماعیل در جایی که آبی به چشم نمی خورد تلاش کرد، خدا هم از راهی که تصوّر نمی کرد او را سیراب نمود (ر.ک: ج 1، ص 613 - 616).

مریم زنی نمونه

اشاره

(إِذْ قَالَتْ امْرَأَتُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فِی بَطْنِی مُحَرَّرآ فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ * فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُهَا أُنْثَی وَاللهُ أَعْلَمُ بِمَا وَضَعَتْ وَلَیْسَ الذَّکَرُ کَالاُْنْثَی وَإِنِّی سَمَّیْتُهَا مَرْیَمَ وَإِنِّی أُعِیذُهَا بِکَ وَذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ)

(به یاد آورید) هنگامی را که همسر «عمران» گفت: «پروردگارا! آنچه را در رحم دارم، برای تو نذر کردم، که «مُحرّر» باشد (وآزاد برای خدمت خانه تو). از من بپذیر، که تو شنوا ودانایی.» * ولی هنگامی که او را به دنیا آورد، (واو را دختر یافت،) گفت: «پروردگارا! من او را دختر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه