تغییر جنسیت از منظر فقهی و حقوقی صفحه 65

صفحه 65

ص:82


1- (1) محمد رضا نیکخو؛ زندگی جنسی مردان، ص 213-219.
2- (2) همان.

بیماری ام را خدمتتان ارسال می دارم. اولین علایم روحی یا دو جنسی بودن و عدم تلفیق جسم و روح در سنین کودکی به گواهی مادر و اطرافیانم بدین صورت بروز کرده که با گچ و وسایل دیگر، صورت خود را آرایش کرده و لباس پسرانه را از تن بیرون می کردم و در خواست لباس دخترانه (دامن،....) تا سن 17-18 سالگی می کردم که فکر می کردم من تنها در دنیا دارای چنین وضعیت نابهنجاری هستم. روحیه ای کاملاً زنانه داشتم و جسمی مردانه و همیشه در آرزوی معجزه ای بودم که جسمم هم مانند روحم به یک زن تبدیل شود و تمام رؤیاها و خواسته ها و رفتارهایم و سایر اعمال حسی و حرکتی و.... مثل یک زن بوده است. خانواده ام به این خاطر، چندین بار مرا به دکتر بردند. بعد از سنین بلوغ که اولین حس عاطفی (عاشق شدن) را تجربه کردم (نسبت به یک پسر همسایه). وی چند سال از من بزرگ تر بود که می دانستم این عشق ممنوع است. در سن 14 سالگی بنا به اتفاق در یک بیمارستان با دکتری که مشکل بیماری مرا می دانست برخورد کردم که به من بفهماند من یک بیماری دو جنس روحی دارم و در چه وضعیتی هستم و باید از خودم مراقبت کنم و دنبال عمل تغییر جنسیت باشم و نباید بگذارم به خاطر یک سری ارضای مسایل عاطفی، جسمم را وسیله قرار بدهم، که بعد از مدتی دچار بیماری خاص انحراف جنسی خواهم شد و این خود برایم بزرگ ترین درس و شانس بود. بعدها در سن 18 سالگی وارد شغلی شدم که آن ها نیز به رفتار غیر عادی و بیماری ام پی بردند که به مرکز بهداشت معرفی ام کردند. از آن زمان (سال 54-53) درمان من شروع شد که به خرج خودم و برای ادامه معالجات به خارج کشور فرستادند، ولی چون مسألۀ شرعی و عقیدتی این بیماری برایم مهم بود از چند مرجع سؤال کردم و آن ها با سؤال و جواب ها و آزمایشاتی، تکلیف یک زن را بر من واجب کردند، اما به خاطر مشکلات محیطی و خانوادگی و مالی در قبل از انقلاب نتوانستم تغییر جنسیت بدهم، ولی به حجاب در آمدم که این خود باعث شد پدرم به طور کلی مرا طرد کرده و مادرم به اجبار با من شروع به زندگی کرد. هم او

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه