- پیشگفتار 1
- اشاره 4
- تعمیم بحث به سایر ابواب فقه 4
- آیا این موضوع از مسایل مستحدثه است؟ 4
- 1 ضرورت بحث حیلههای ربا 4
- اشاره 5
- چند مقدّمه ضروری 5
- 1- حیله در لغت و اصطلاح فقها 5
- الف: حیله منفی: 6
- ب: حیله مثبت: 6
- حیله در اصطلاح فقها 6
- 2- حیله مخصوص باب ربا نیست! 6
- موارد استعمال حیله در روایات 6
- ب: حیله در اخماس و زکوات: 7
- الف: حیله در عبادات: 7
- ج: حیله در ابواب نکاح: 7
- 3- اقسام ربا 8
- فلسفه تحریم ربا 9
- 4- یهود، پایه گذاران حیلههای شرعی 10
- عکس العمل یهودیان در مقابل این حیله 13
- مثالهای حیله ربای معاملاتی 14
- سرانجام سه گروه 14
- 2 انواع طرق فرار از ربا 14
- مثالهای حیله ربای قرضی 18
- نظریّه اوّل: 24
- 3 آراء فقهاء 24
- نظریّه دوم: 25
- نظریّه سوم: 26
- نظریّه چهارم: 29
- اشاره 30
- 4 دلایل نظریّات چهارگانه در باب حیل ربا 30
- دلیل اول تمسّک به قواعد، عمومات و اطلاقات ادلّه معاملات. 30
- ادلّه قول اوّل 30
- نقد و بررسی این دلیل 33
- دلیل دوم قول مشهور: روایات خاصّه 42
- 5 نقد و بررسی روایات حیل 57
- تفاوت بین «علّت» و «حکمت» احکام 62
- 6 ناسازگاری روایات فرار از ربا، با فلسفه حرمت ربا 66
- اشاره 66
- توجیه روایات حیل 74
- طایفه دوم از روایات که از نظر سند و دلالت، قویتر از گروه اوّل است، راه فرار از ربای معاوضی و معاملاتی را بیان میکند. 75
- حکمت تحریم ربای معاملاتی 75
- نقد و بررسی روایات گروه دوم 86
- توجیه روایات گروه دوم 87
- طایفه سوم: روایاتی است که راه چاره را در دو معامله جداگانه بیان میکند. 88
- اشاره 88
- 7 نظر و فتوای نهایی 90
- بررسی بقیّه نظریّهها: 90
در دیگر مثالها، اگر چه ادّعای اجماع نمیکند؛ ولی به صورت ارسال مسلّم ذکر میکند، یعنی آنها را ذکر کرده و اشاره به هیچ مخالفی نمینماید؛ که این مطلب حاکی از عدم وجود مخالف در مسئله میباشد. بنابر این بعید نیست که این قول را قول مشهور، در همه یا بعضی از مثالهای فوق، بدانیم.
نظریّه دوم:
قول دوم این است که تمسّک به حیلههای مذکور در همه جا باطل است، و تنها در موارد ضروری و ناچاری جایز است.
مثلا اگر کسی مریض است و برای درمان احتیاج به پولی دارد که جز از راه وام ربوی تأمین نمیشود؛ تمسّک به حیلههای شرعی برای چنین فردی جایز است.
امّا اگر همین فرد بتواند از راههای مشروع دیگر، پول فوق را تهیّه کند، حق ندارد به حیلههای ربا تمسّک جوید.
این قول را مرحوم محقّق اردبیلی و علّامه حلّی در تذکرة الفقها پذیرفتهاند.
مرحوم صاحب حدائق رحمة اللّه به نقل از این دو بزرگوار چنین میفرماید:
«و ینبغی الاجتناب عن الحیل مهما امکن، و اذا اضطر یستعمل ما ینجیه عند الله و لا ینظر الی الحیل، و صورة جوازها ظاهرا لما عرفت من علة تحریم الرّبا، فکانه الی ذلک اشار فی التذکرة بقوله: لو دعت الضرورة