مرگ مغزی: پردازش فقهی-حقوقی صفحه 110

صفحه 110

ص: 134

نقد وبررسی: چنین می‌نماید که ادله وجوب دفن، از فرض این بحث، منصرف است و منحصر به اکثر افراد و حالات طبیعی در زمان ائمه معصومین سلام‌الله‌علیهم باشد؛ یعنی مواردی که هیچ‌گونه استفاده‌ای نداشته است. گواه این ادعا آن است که دفن، مسئله‌ای صرفاً تعبدی نیست؛ بلکه این امر به خاطر حفظ حرمت میت مسلمان است. از این رو، همان گونه که گفته شد، اگر جداسازی اعضای پیوندی به گونه‌ای نباشد که صدق هتک حرمت میت قلمداد گردد، از جهت وجوب دفن مانعی نخواهد داشت.

نکته دیگر آنکه موضوع استصحاب مذکور، میت یا اعضای آن است و پس از پیوند عضو برداشت شده و حلول حیات در آن، بقاء موضوع دفن، منتفی می‌گردد.[228]

گفتار چهارم: تهیه عضو پیوندی از کفار مبتلا به مرگ مغزی

به باور برخی از فقیهان معاصر، برداشتن عضو میت کافر نیازمند به اجازه از وی و وصیت او نیست؛ زیرا کافران جز آنان که در سایه قرارداد ذمّه در حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، احترام ندارند. هرچند کافر ذمی نیز احترام ذاتی ندارد، و اسلام تا وقتی که وی زنده است، برای او «احترام» قرارداده است و از این رو، دلیلی بر ثبوت احترام پس از مرگ وجود ندارد. بنابراین می‌توان عضو مورد نیاز را از جسد کافر بدون اجازه او برداشت.[229]

البته به نظر می‌رسد که این سخن، در صورت اشتراط احترام اجساد آنان در قرارداد ذمّه و نیز التزام آنان به شرائط ذمّه صحیح قلمداد نگردد؛ وانگهی، اطلاقی که در ظاهر احادیث مربوط به احترام اهل ذمّه وجود دارد[230] و نیز روایاتی که بر

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه