مرگ مغزی: پردازش فقهی-حقوقی صفحه 44

صفحه 44

ص: 60

ولوج روح (از پنج هفتگی به بعد) مقایسه نمایند. به این بیان که چون زدن قلب جنین در دو ماهگی دلیل ولوج روح نیست، بنایراین صرف ضربان قلب در انتهای زندگی نیز، دلیل وجود روح نخواهد بود.[91]

به نظر می‌رسد که تشبیه مرگ مغزی به این مسئله نیز صحیح نبوده و تحت این عنوان، قابل تطبیق نمی‌باشد؛ چه اینکه بر پایه تعریف فقها از مرگ (زهوق روح) که بیان شد، نه عنوان موت بر جنین قبل از ولوج روح، صادق است و نه عنوان حیات؛ چرا که موت (زهوق روح)، فرع داشتن روح خواهد بود. وانگهی، جنین در این زمان در حال تکامل جسمی بوده و در آستانه دمیدن روح قرار گرفته است، در حالی که افراد مبتلا به مرگ مغزی پس از گذشت مدت زمانی محدود، با ایست کامل قلبی مواجه می‌گردند.[92] از این رو، تطبیق این عنوان نیز بر بحث حاضر کارآیی ندارد.

3. مرگ مغزی و حالت نزع (احتضار)

نزع، حالتی است که قبل از وقوع مرگ حادث می‌گردد. بدین معنا که اعمال تنفسی مختل شده ودرک تمامی حواس تقلیل یافته و چهره رنگ می‌بازد. در واقع فرد دراین حالت، مراحل پایانی خود را طی می‌کند، ولی از درک جزئی یا کلی و نیز حرکات ارادی بهره‌مند است، حال آنکه در مرگ مغزی هیچ گونه حرکت ارادی وجود نداشته و حرکت غیر ارادی نیز جز در صورت اتصال با تجهیزات پزشکی متوقف می‌شود. به هر روی، برخی با طرح این مسئله که مرگ مغزی از نظر پزشکی، احتمال دارد بسان حالت احتضار تلقی گردد، از پذیرش آن طفره رفته‌اند.[93] در برخی موارد نیز چه بسا، عدم درک تمایز این مسئله با حالت احتضار باعث

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه