قاعده فراغ و تجاوز صفحه 22

صفحه 22

ص:25


1- (1) . محمّد بن حسن طوسی، تهذیب الأحکام، ج 1، ص 105، حدیث 265؛ محمّد بن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 1، ص 471، باب 42 از أبواب الوضوء، حدیث 7.
2- (2) - ر. ک: شیخ محمّدکاظم خراسانی، کفایه الاُصول، صص 233، 235 و 286.

عقلا بعد از اتمام عملش می گویند فعل او محکوم به صحّت است، یک اصل تعبّدی عقلایی است و یا این که تعبّدی نیست و دارای ملاک است؟

قول به این که سیره ی عقلا در بحث قاعده ی فراغ و تجاوز یک اصل تعبّدی است، بسیار مشکل بوده و حتّی می توان گفت: عقلا هیچ اصل تعبّدی ندارند و تمام اصول و سیره های عقلائیه بر اساس ملاک است. بر این اساس، باید بررسی کنیم ملاک سیره ی عقلائیه در مانحن فیه چیست؟

در جواب این سؤال گفته می شود: ملاک و بازگشت سیره ی عقلا در این بحث، «اصاله عدم الغفله» است؛ بدین بیان که عقلا در مورد شخصی که قصد داشته عمل و تکلیفش را به طور صحیح انجام دهد، لکن شکّ می کند که در حین عمل، غافل بوده است یا نه؟ اصل عدم الغفله را جاری می کنند. از این رو، باید تمام بررسی و تحقیق در این باشد که عقلا اصل عدم غفلت را در چه مواردی اجرا می کنند؟ آیا محدود به موارد خاصّی است یا خیر؟ و به عبارت دیگر، در مورد این اصل، دو سؤال اساسی وجود دارد:

سؤال اوّل: آیا اصل عدم غفلت در خصوص اقوال و گفتار مانند خبر و شهادت جریان داشته و در افعال خارجی جریان ندارد؟

پاسخ: برخی(1) بر این عقیده اند که مورد اصاله عدم الغفله، باب اخبار و شهادت است؛ به این ملاک که انسان عاقل متوجّه قرائن و خصوصیات موجود در حادثه و یا کلام است. به همین سبب، در هنگام شهادت شاهد، یا نقل قول یک حادثه و یا نقل یک روایت، اصل عدم غفلت جاری می شود. در این صورت، اصاله عدم الغفله یک اصل عقلائی لفظی می شود و بنابراین، در حیطه اعمال جاری نمی شود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه