حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 200

صفحه 200

نظر نگارنده: این تنها روایتی است که بر جواز حبس برای متهم به دزدی دلالت دارد و متیقن، موردی است که قراین موجود، حاکی از صحت ادّعا باشد، نه هر تهمتی، و لو این که از قراین صحت خالی باشد. من کسی را نیافتم به مضمون روایت فتوا داده باشد.

ج) حبس متهم تا تعدیل شهود

مدوّنة الکبری: گفتم: به من بگو: اگر شهادت دادند که این شخص دزدیده است از نظر مالک اگر قاضی، شهود را نشناسد آیا متهم زندانی می‌شود تا عدالت شاهدان ثابت شود یا قاضی از دزد، ضامن می‌خواهد؟ گفت: از نظر مالک قاضی از متهم ضامن نمی‌خواهد، ولی او را حبس می‌کند؛ در حدود و قصاص از نظر مالک ضمانت وجود ندارد. «4»

نظر نگارنده: ظاهرا علتی برای کیفر حبس در اینجا وجود ندارد. بنابراین، اگر مدّعی دو شاهد عادل آورد دزدی ثابت و در صورت خواست مدّعی، حد جاری می‌شود وگرنه رهایش می‌سازند، زیرا موجبی برای حبس نیست.

د) حبس متهم مدّعی مال

حدّثنا أبو بکر، قال: حدّثنا محمد بن بکر، عن ابن جریج، قال: کتب عمر بن عبد العزیز بکتاب قرأته: إذا وجد المتاع مع الرجل، فقال: ابتعته فلم یقطعه، فاشدده فی السجن وثاقا و لا تخله بکلام أحد حتی یأتی أمر اللّه. قال: فذکرت ذلک لعطاء فأنکره؛ «5»

ابن جریج گفت: عمر بن عبد العزیز نامه‌ای نوشته بود که من آن را خواندم [چنین بود]:


______________________________
(1). ثبط، یعنی زندان کردن. لسان العرب، ج 7، ص 267.
(2). همان، ج 2، ص 412.
(3). کنز العمّال، ج 5، ص 549، ح 13908. به نقل دیگر: «یوفقهم علیه و یبطحه» است.
(4). ج 6، ص 267.
(5). مصنّف ابن ابی شیبه، ج 10، ص 119، ح 18972.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه