حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 216

صفحه 216

1. عدّة من أصحابنا، عن سهل بن زیاد، عن علی بن أسباط، عن علی بن جعفر، قال: أخبرنی أخی موسی علیه السّلام قال: کنت واقفا علی رأس أبی حین أتاه رسول زیاد بن عبید اللّه الحارثی عامل المدینة، قال: یقول لک الأمیر: انهض إلیّ، فاعتلّ بعلّة فعاد إلیه الرسول، فقال له: قد أمرت أن یفتح لک باب المقصورة فهو أقرب لخطوتک، قال: فنهض أبی و اعتمد علیّ و دخل علی الوالی و قد جمع فقهاء المدینة کلهم و بین یدیه کتاب فیه شهادة علی رجل من أهل وادی القری «2»، فذکر النبی فنال منه،


______________________________
(1). بحث آنان، مختصّ کسانی است که تنها به پیامبر- نعوذ باللّه- دشنام داده باشند.
(2). وادیی است بین مدینه و شام و جزء مدینه که روستاهای بسیاری دارد. معجم البلدان، ج 50، ص 345؛ طبری گفته است: اسم دژی نزدیک خیبر است که یهود به هنگام هجرت پیامبر به مدینه، در آنجا سکنا داشتند.

مرآة العقول، ج 23، ص 415.

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 172

فقال له الوالی: یا أبا عبد اللّه! انظر فی الکتاب. قال: حتی أنظر ما قالوا فالتفت إلیهم فقال: ما قلتم؟

قالوا: قلنا یؤدّب و یضرب و یعزّر و یحبس. قال، فقال لهم: أ رأیتم لو ذکر رجلا من أصحاب النبی بمثل ما ذکر به النبی ما کان الحکم فیه؟ قالوا: مثل هذا. قال: سبحان اللّه! فقال: فلیس بین النبی و بین رجل من أصحابه فرق؟! فقال الوالی: دع هؤلاء یا أبا عبد اللّه! لو أردنا هؤلاء لم نرسل إلیک. فقال أبو عبد اللّه علیه السّلام:

أخبرنی أبی: أن رسول اللّه قال: [إنّ] الناس فیّ أسوة سواء، من سمع أحدا یذکرنی، فالواجب علیه أن یقتل من شتمنی و لا یرفع إلی السلطان و الواجب علی السلطان إذا رفع إلیه أن یقتل من نال منی، فقال زیاد بن عبید اللّه: أخرجوا الرجل فاقتلوه، بحکم أبی عبد اللّه علیه السّلام؛ «1»

علی بن جعفر گفت: برادرم موسی- علیه السلام- به من گفت: من بالای سر پدرم ایستاده بودم که فرستادۀ زیاد بن عبید اللّه حارثی والی مدینه آمد و به او گفت: امیر می‌گوید:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه