حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 286

صفحه 286

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 224

مسأله منصرف کنم، سخن دیگری پیش کشیدم. عمر گفت: آن چند نفر از بکر بن وائل چه کردند؟ گفتم: گروهی که از اسلام برگشتند و به مشرکان پیوستند باید کشته شوند. عمر گفت: اگر من آنان را سالم می‌گرفتم از آن چه خورشید بر آن می‌تابد برای من محبوب‌تر بود. گفتم: اگر آنان را می‌گرفتی با ایشان چه می‌کردی؟ گفت: به آنان پیشنهاد می‌کردم از دری که بیرون رفتند [از ارتداد] بازگردند اگر برمی‌گشتند می‌پذیرفتم وگرنه آنان را به زندان می‌سپردم.

این روایت را بیهقی با سندی دیگر از محمد بن عبد اللّه غفاری با اندک تفاوتی در متن آورده است. «1»

ابن قدامه به نقل از موطّأ این روایت را نقل کرده که در آن چنین آمده است: شخصی از طرف ابو موسی نزد عمر آمد، عمر به او گفت: آیا خبر تازه‌ای داری؟ گفت: آری، شخصی پس از اسلام، کافر شد. عمر گفت: با او چه کردید؟ گفت: او را گرفتیم و گردنش زدیم. عمر گفت: چرا او را سه روز حبس نکردید تا به او هر روز یک نان بدهید و از وی بخواهید توبه کند؟ شاید توبه می‌کرد یا به امر خدا گردن می‌نهاد. خدایا! من حضور نداشتم و دستور ندادم و وقتی به من خبر آن رسید خشنود نشدم.

نظر نگارنده: جای شگفتی است که جریان سوزانیدن مرتد را به علی بن ابی طالب- علیه السلام- نسبت می‌دهند و ایشان را مظهر خشونت و سنگدلی معرفی می‌کنند و دیگران را مظهر رأفت و عطوفت، و این که از اعدام، متأثر و نگران می‌شوند!

جالب این که مرحوم مجلسی پس از نقل چنین روایاتی که مفادش سوزانیدن کافر به دست علی- علیه السلام- است، می‌فرماید: هیچ‌کس از عالمان شیعه ظاهر این خبر را اخذ نکرده است. «2»

آرای فقیهان شیعه

1. شیخ طوسی: از نظر ما مرتد دو قسم است: مرتدی که با سرشت اسلام به دنیا آمده چنین کسی اسلامش پذیرفته نمی‌شود و هر زمان مرتد شد کشتنش واجب است. قسم دیگر کافری است که مسلمان، بعد مرتد می‌شود، چنین کسی از او می‌خواهند توبه کند اگر توبه


______________________________
(1). سنن الکبری، ج 8، ص 207.
(2). مرآة العقول، ج 23، ص 402.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه