حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 460

صفحه 460

2. طبری: ابو مخنف از مجاهد از محل بن خلیفه نقل کرده: مردی از ایشان از بنی سدوس به نام عیزار بن اخنس عقیدۀ خوارج داشت و به آنان پیوست. بیرون مدائن با عدی بن حاتم مواجه گشت. همراه عدی، اسود بن قیس مرادی و اسود بن یزید مرادی بودند. عیزار وقتی با عدی مواجه گشت گفت: آیا سالم غانمی یا ستمکار گنهکار؟ عدی گفت: سالم غانمم. آن دو مرد مرادی به او (عیزار) گفتند: این سخن را نگفتی مگر به دلیل شرّی که در درون داری و ما می‌دانیم تو از خوارجی. از ما جدا نمی‌شوی تا خدمت امیر المؤمنین- علیه السلام- برسیم و به او بگوییم. چیزی نگذشت که علی- علیه السلام- آمد و به او خبر دادند. گفتند: ای امیر مؤمنان! این شخص عقیدۀ خوارج دارد ما به خوبی او را می‌شناسیم. حضرت فرمود: خون او بر ما مباح نیست، ولی او را حبس می‌کنیم.


______________________________
(1). مهذّب البارع، ج 1، ص 308، باب «جهاد».
(2). غارات، ج 1، ص 334؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 3، ص 129.

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 352

عدی بن حاتم گفت: ای امیر مؤمنان! او را به من بسپار، من ضمانت می‌کنم از ناحیۀ او هیچ ناپسندی به شما نرسد. حضرت وی را به او سپرد. «1»

گاهی گفته می‌شود: دو خبر مذکور، در جایی است که فعّالیت سیاسی یا بغی، وجود داشته باشد، ولی حجیّت این دو خبر ثابت نشده است. ممکن است گفته شود: حفظ نظام و کیان اسلام و حفظ اموال و حقوق مسلمانان در نزد شرع دو امر مهمند و این دو در بسیاری از موارد توقف دارند بر دستگیری و حبس متهمان به انگیزۀ تخلیۀ اطلاعاتی اگر در معرض فرار باشند.

پس ظاهر این است که حبس جایز باشد در صورتی که امر مهمی باشد و از نظر عرف بتوان پی‌گیری کرد و از نظر عقلا محتمل باشد، ولی لازم است در مقام عمل دقت و احتیاط کامل کرد تا حیثیت افراد حفظ شود چون مقام از موارد تزاحم بین دو امر است که باید اهم آن‌ها از نظر ملاک اخذ شود. در عین حال حبس نه حد است و نه تعزیر، بلکه احتیاط و استظهار است.

3. سرخسی: از کثیر حضرمی: از طرف در کنده، داخل مسجد کوفه شدم، پنج نفر را دیدم که به علی- علیه السلام- ناسزا می‌گویند در میان ایشان مردی بود که برنسی «2» پوشیده بود و می‌گفت: با خدا پیمان می‌بندم که او را بکشم. من او را گرفتم. همراهان او متفرق شدند او را نزد علی- علیه السلام- آوردم. گفتم: من شنیدم از این شخص که با خدا پیمان می‌بست تا شما را بکشد. حضرت فرمود: نزدیک شو تو کیستی؟ وای بر تو! گفت:

من سوار منقری‌ام. علی- علیه السلام- فرمود: رهایش کن. گفتم: رهایش کنم، در حالی که با خدا پیمان بسته است تا شما را بکشد؟! علی- علیه السلام- فرمود: آیا قبل از اینکه مرا بکشد او را بکشم؟!

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه