حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 476

صفحه 476

[روایت]

عن ابن عمر، قال: هاجرت إلی النبی فجاء أبو الحسن فقال له النبی: ادن منّی یا أبا الحسن؛ فلم یزل یدنیه حتی التقم أذنه فأتی النبی لیسارّه حتی رفع رسول اللّه رأسه کالفزع فقال: قرع الخبیث بسمعه الباب.

فقال: انطلق یا أبا الحسن! فقده کما تقاد الشاة إلی حالبها فإذا أنا بعلی قد جاء بالحکم آخذا بأذنه و لهازمه جمیعا حتی وقف بین یدی النبی فلعنه نبی اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ثلاثا. فقال نبی اللّه لعلی: احبسه ناحیة، حتی راح إلی النبی ناس من المهاجرین و الأنصار، ثم دعا به النبی فقال: ها! إنّ هذا سیخالف کتاب اللّه و سنة نبیه و یخرج من صلبه من فتنته یبلغ دخانها السماء. فقال رجل من المسلمین: صَدَقَ اللّٰهُ وَ رَسُولُهُ هو أقلّ و أذلّ من أن یکون منه ذلک. قال: بلی، و بعضکم یومئذ شیعته؛ «3»

ابن عمر گفت: به نزد پیامبر رفتم که در این هنگام علی آمد. پیامبر بدو فرمود: ای ابو الحسن! نزدیکم بیا. علی پیوسته نزدیک‌تر به پیامبر می‌شد به حدّی که گوش علی در نزدیک دهان پیامبر قرار گرفت. پیامبر به نجوا با او مشغول بود که ناگهان چون شخصی مضطرب، سر برداشت و فرمود: آن ناپاک (حکم) استراق سمع می‌کند. پیامبر فرمود:

علی! به سوی حکم برو و او را چون گوسفندی که برای دوشیدن شیر می‌کشانند نزد من بیاور. علی نیز گوش و پس گردن حکم را گرفت تا او در مقابل پیامبر قرار گرفت پیامبر سه


______________________________
(1). الفقه علی المذاهب الاربعه، ج 5، ص 422.
(2). مبسوط، ج 20، ص 896؛ نک: بحار الانوار، ج 20، ص 262؛ معجم الکبیر، ج 6، ص 7 ح 5327.
(3). مجمع الزوائد (به نقل از: طبرانی)، ج 5، ص 243.

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 365

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه