حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 547

صفحه 547

معنای لغوی مفلس: آن کس که اموال خوب و ارزشمندش از بین رفته و اموال بی‌ارزش برایش باقی مانده و در نتیجه مالش بی‌ارزش شده است. از نظر شرعی مفلس کسی است که بدهی‌هایی بر ذمّه دارد و مال کافی برای پرداخت آن ندارد. این عنوان، هم شامل کسی می‌شود که مالش برای پرداخت بدهی کافی نیست و هم کسی که اصلا مالی ندارد. «3»

آرای فقیهان شیعه

1. شیخ طوسی: اگر مالی داشته باشد که برای پرداخت بدهی‌هایش کافی باشد، جز یکی از این دو حالت نخواهد بود: یا نشانه‌های بی‌چیزی در او ظاهر شده و یا نشده، پس اگر هنوز نشانه‌های بی‌چیزی در او ظاهر نشده؛ یعنی سرمایه‌اش باقی است و درآمدش در حدّ مخارجش است، در این صورت قاضی حکم حجر برای او صادر نمی‌کند، بلکه به او امر می‌کند اموالش را به فروش رسانده و بین طلب‌کاران قسمت کند و اگر چنین نکرد او را حبس می‌کند. اگر در حبس هم در این جهت اقدامی نکرد، قاضی، خود به فروش اموال او اقدام می‌نماید. «4»


______________________________
(1). محاضرات فی الزکاة، قسمت دوم، ص 116.
(2). وسیلة النجاة، ج 1، ص 199؛ نک: تحریر الوسیله، ج 1، ص 309؛ وسیلة النجاة (با تعلیقات آیة اللّه گلپایگانی)، ج 1، ص 295.
(3). قواعد الاحکام، ج 1، ص 171؛ نک: جوهری، صحاح اللغه، ج 2، ص 246.
(4). مبسوط، ج 2، ص 272.

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 426

2. همو: … انسان، آن‌گاه که گرفتار بدهی‌هایی شد، به یکی از این دو صورت است: یا اینکه مالی آشکار در دست دارد و یا اینکه ظاهرا مالی در اختیار ندارد. اگر ظاهرا مالی در اختیار داشته باشد، بر او واجب است که آن را بفروشد و از قیمت آن بدهی‌های خود را بپردازد. اگر از این کار خودداری کرد، قاضی اختیار دارد؛ اگر خواست او را حبس و تعزیر می‌کند تا اموال خود را بفروشد و اگر مصلحت دانست، خود قاضی بدون کسب اجازه، آن اموال را خواهد فروخت. «1»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه