حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 586

صفحه 586

به همین گونه است اگر در برابر قاضی درشتی کند و با گستاخی سخن گوید؛ مثلا بگوید: تو دربارۀ من به ناحق حکم کرده‌ای، در این صورت هم او را نهی می‌کند و اگر تکرار کرد مانع او می‌شود و اگر بازهم تکرار نماید، مستحقّ تعزیر به زدن یا حبس می‌شود و یا می‌تواند ببخشد. تشخیص هر یک از این موارد به عهدۀ قاضی است و آن چه را مصلحت اقتضا می‌کند برخواهد گزید و انجام خواهد داد. «1»

2. قاضی ابن برّاج: هرگاه دو نفر نزد قاضی حاضر شدند که یکی از دیگری بزرگ‌تر بود و معلوم شد که یکی از آنان لجاجت و بی‌اعتنایی می‌کند و می‌خواهد که دیگری را بیازارد؛ مثلا فردی طرف مقابلش را به نزد قاضی فراخواند و محاکمۀ او را خواستار شد و چون سوگند متوجه او شود و بخواهد سوگند یاد کند به یک باره سخن او را قطع کرده بگوید: من علیه او شاهد دارم. وقتی برای اوّلین بار چنین عملی را انجام داد، قاضی او را از این عمل نهی کرده جلو او را می‌گیرد و به او تفهیم می‌کند، این عمل، اگر شاهد و بینه نداری، جایز نیست. اگر بار دیگر دست به چنین کاری زد، او را با شدت و غلظت نهی می‌کند و بر او فریاد می‌کشد، ولی در تعزیر او عجله به خرج نمی‌دهد، مبادا که به این حکم جاهل بوده باشد. پس اگر برای بار سوم دست به چنین کاری زد، قاضی او را به تأدیب و تعزیر شایسته‌اش محکوم می‌کند: اگر قوی بود آن چنان که جز با تعزیر جلوگیری او


______________________________
(1). مبسوط، ج 8، ص 97.

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 459

امکان نداشت، تعزیرش می‌کند و اگر ضعیف بود و طاقت و تحمل زدن را نداشت او را با حبس نه با زدن، تأدیب می‌کند و اگر هم قاضی مصلحت را در مجازات نکردن او دید، از آن چشم می‌پوشد. «1»

3. علّامه حلّی: قاضی کسی را که در مجلس قضاوت به او اسائۀ ادب کرده است تعزیر نمی‌کند، مگر بعد از اینکه با زبان و ممانعت از این کار، منع و نهی‌اش کرده باشد. «2»

4. شیخ محمد حسن نجفی: اگر به طرف مقابل یا قاضی یا دیگری اسائۀ ادب کند، یا لجاجت و عناد نشان دهد؛ مثل اینکه از طرف مقابل مطالبۀ سوگند کند سپس سخن او را بریده و بگوید: من شاهد دارم و او را حاضر خواهم کرد و باز به سخن اوّل خود بازگردد و با اعمالی از این قبیل به آزار و اذیت دست بزند، قاضی با رفق و مدارا، آداب و روش مناسب رفتار در چنین موقعیتی را برای او توضیح می‌دهد و اشکالات آن چه را او مرتکب شده بیان می‌نماید، بلکه در مسالک الافهام آمده است: اگر نپذیرفت با شدّت و غلظت با او برخورد می‌شود، پس اگر بازهم فایده‌ای نکرد، تأدیب او به مقتضای اجتهادش، از قبیل توبیخ، سخن درشت و امثال آن جایز خواهد بود. خدا آگاه است. «3»

آرای دیگر مذاهب

5. ماوردی: در لجاجت: پس اگر با نهی و منع در مرتبۀ دوم بازهم خودداری نکرد و برای بار سوم دست به لجاجت زد، جایز است که به عنوان تعزیر و تأدیب به جای سخنان بازدارنده، به ضرب و حبس متوسل بشود. قاضی در چنین مواردی- بر حسب میزان لجاجت و موقعیت و منزلت او- اجتهاد و وی را به صورت مناسب تعزیر می‌کند و اگر عناد او موجب جلوگیری از حقّی و خروج از واجبی باشد و او سکوت نماید، او را به زندان می‌افکند. پس اگر در عناد او هر دو امر حاصل شود جایز است که در تعزیر او هم ضرب و هم حبس با هم در نظر گرفته شود. زمانی بین زبیر و یک نفر انصاری دربارۀ آبیاری زمین اختلافی درگرفت. دعوا را نزد پیامبر اکرم مطرح کردند. پس از اینکه پیامبر علیه انصاری و به نفع زبیر حکم صادر کرد، انصاری گفت: او پسر عمۀ توست. پیامبر به زبیر فرمود:

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه