حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 590

صفحه 590

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 462

مناسب‌تر است، بلکه اصولا به نظر می‌رسد اصل صدور این فتاوا از طرف آنان بوده و بعد دیگران از آنان تقلید و پیروی کرده‌اند وگرنه چه وجهی دارد که حتما فرستادن قطعه گلی مهرخورده را برای خوانده ذکر کنند؟ یا ترتیب بین ارسال آن و فرستادن دستیار و شاهدان چه وجهی داشته است و همین‌طور صدا کردن خوانده و کوبیدن در و مهر کردن آن؟ آری، اگر مقصود ذکر مثال باشد و ترتیب موجود بین این موارد را اسقاط کنیم و همان طور که به نظر می‌رسد کوبیدن در و مهر کردن آن را نیز از انواع تعزیر بدانیم که با صلاحدید حاکم اجرا می‌شود، در این صورت در مواردی که حضور خوانده در دادگاه ضروری و واجب است اشکالی نخواهد داشت. «1»

6. آیة اللّه سیّد محمد کاظم یزدی: گفته‌اند که اگر طرف دعوا از حاکم احضار طرف مقابل را برای رسیدگی خواستار شود، بر حاکم واجب است که خواستۀ او را بپذیرد و او را به نحوی احضار نماید یا با فرستادن مهری که در آن نوشته شده است: به دعوت حاکم پاسخ بگو، و یا با اعزام کسی برای آوردن او؛ و بر خوانده واجب است که در دادگاه حاضر شود و اگر از حضور خودداری ورزد، از قوای حاکم برای آوردن اجباری او کمک گرفته می‌شود و برخی از فقیهان ادّعای عدم خلاف در این حکم کرده‌اند، بلکه از کفایه نقل شده که این فتوا را مذهب اصحاب دانسته است … تا آنجا که می‌گوید: هیچ دلیلی بر این فتاوا نداریم جز اینکه اصولا رسیدگی و قضاوت بین این دو بر احضار خوانده متوقف است، یا اینکه قاضی منصوب شده است حقوق را استیفا کند و اگر خوانده را حاضر نگرداند موجب تضییع حقوق است و این دو استدلال هم- همان گونه که واضح است- اشکال دارد.

مخصوصا آن‌گاه که احضار قبل از روشن شدن ادّعا و اثبات مسموع بودن آن باشد که در این صورت موجب ایذا و آزار خوانده خواهد بود، به ویژه اگر از افراد شریف جامعه باشد، بلکه آن چه ذکر کرده‌اند اصولا با فتوای مشهور بین فقیهان منافات دارد که، حکم دربارۀ کسی که در شهر حضور ندارد و یا حضور دارد، ولی در دادگاه حاضر نشده، جایز است؛ به همین جهت گروهی در این حکم اشکال کرده‌اند و بعضی همچون صاحب مستند، مخیّر بودن قاضی را بین احضار و رسیدگی غیابی، نزدیک و قابل قبول دانسته‌اند. قول قوی‌تر این است که حتی بعد از روشن شدن نزاع، احضار خوانده واجب نیست و بنابر جواز رسیدگی غیابی در مورد کسی که در شهر حضور ندارد یا حضور دارد، ولی حقّ حضور


______________________________
(1). قضاء، ص 72.

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 463

خود را اسقاط کرده، حضور او واجب نخواهد بود. «1»

نظر نگارنده: اگر ما به طور مطلق قائل به جواز رسیدگی غیابی در مورد کسی بشویم که در جلسۀ رسیدگی حضور ندارد، چه مسافر باشد و چه در شهر حاضر باشد و حضور در دادگاه هم برای او متعذر نباشد؛ در این صورت موردی برای حبس و تعزیر یا هجوم به شخص در خانه‌اش باقی نمی‌ماند، همان‌گونه که از برخی فقیهان عامّه نقل شده است، بلکه به مجرد اینکه در حقّ الناس بینۀ شرعی علیه کسی اقامه شود، می‌توان علیه او حکم کرد. «2»

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه