حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام صفحه 755

صفحه 755

اشاره

تعزیر در لغت از الفاظ متضاد است: تعزیر به معنای تعظیم، توقیر، اعانت، نصر، ضرب یا بالاتر از ضرب، تأدیب، منع، رد، توقیف در مورد بدهی و سرزنش آمده است و به تأدیبی که کمتر از حد باشد، تعزیر گفته می‌شود؛ چون مانع می‌شود مجرم دوباره گناه کند.

تعزیر در شرع عقوبت یا اهانت است و مقدار مشخصی ندارد و بعضی گفته‌اند: در بیشتر موارد مقدار معیّنی ندارد. ولی باید مقدار آن از حد کمتر باشد و کم و زیاد آن با صلاحدید حاکم است. تعزیر تابع مفسده است گرچه معصیت نباشد؛ مانند تعزیر بچه‌ها و غیر مکلّف‌ها. تعزیر از نظر کم و زیادی مطابق جنایت انجام شده- بزرگ باشد یا کوچک- است بر خلاف حد که اگر آن گناه تحقق یابد، گرچه با انجام دادن مقدار خیلی کم باشد، حد جاری می‌شود و همچنین اگر چند نوع تعزیر باشد یا چند مصداق داشته باشد، تخییر در آن جایز است و اگر در محل‌های مختلف، نوع اهانت‌ها فرق کند، تعزیر هم مطابق آن تغییر می‌کند.

جمعی از عالمان ما- رضوان اللّه علیهم- تصریح کرده‌اند که هرجا تعزیر، یا به خصوص تأدیب به کار رفته است، شامل حبس هم می‌شود؛ مانند شیخ طوسی در مبسوط، ابن برّاج در مهذّب، علّامه حلّی در تذکره الفقهاء، تحریر الاحکام و قواعد الاحکام، علّامه مجلسی اوّل در روضة المتقین و شیخ محمد حسن نجفی در دو جا از- دائرة المعارف گرانقدرش جواهر الکلام- چنان که این شمول از بعضی علمای دیگر- قدس اللّه أسرارهم- برمی‌آید؛ مثل شهید ثانی در مسالک الافهام و فاضل هندی در کشف اللثام.

حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص: 598

چنان که رأی اکثر عامّه، بلکه همۀ آن‌ها همین است؛ مانند ماوردی در احکام السلطانیه، قرشی در معالم القربه، سرخسی در مبسوط، کاشانی در بدائع الصنائع، سمرقندی در تحفة الفقهاء، ابن قدامه در مغنی، احمد بن یحیی در عیون الازهار و جزیری در الفقه علی المذاهب الاربعه.

پس بعید نیست روایاتی که در باب تعزیر «1» آمده و آن را به کتک و تازیانه تفسیر کرده حمل کنیم به بیان یکی از مصادیق یا بارزترین مصداق تعزیر نه اینکه منحصر باشد در آن؛ زیرا گاهی تعزیر به زدن است و گاهی به حبس «2» و گاهی به نفی «3» و گاهی به این است که گناهکار به گناهش اعتراف کند «4» و گاهی تعزیر به این است که گناهکار به مردم معرفی شود «5» و گاهی به این است که با نجاست خودش ملوّث شود «6» و گاهی به این است که خانه‌اش خراب شود، چنان که امیر المؤمنین- علیه السلام- خانۀ مصقلة بن هبیره شیبانی «7» و حنظلة بن ربیع «8» و جریر بن عبد اللّه «9» را خراب کرد. شاید هم این قضایا مخصوص به موارد ویژه بوده است که آن حضرت می‌دانسته، زیرا کسی مطابق آن‌ها فتوا نداده است.

اقوال لغویان در «تعزیر»

1. ابن فارس گوید: عزر (ع- زاء- راء) دو کلمه است [دو معنا دارد]: یکی برای تعظیم و نصر و دیگری نوعی از ضرب است. اوّلی که نصر و توقیر باشد، مانند قول خداوند متعال: … وَ تُعَزِّرُوهُ وَ تُوَقِّرُوهُ …؛ «10» … و او رای یاری کنید و ارجش نهید … و معنای دیگر همان تعزیر است؛ یعنی زدن کمتر از حد. «11»


______________________________
(1). نک: وسائل الشیعة، ج 18، ابواب «حدود و تعزیرات»، ص 567.
(2). همان، ص 221، ح 3.
(3). سنن ابو داوود، ج 2، ص 580؛ سنن الکبری، ج 8، ص 223.
(4). غرر و درر، ج 4، ص 73، شمارۀ 5342. در آن از علی- علیه السلام- روایت شده که فرمود: چه بسیار گناهانی که مقدار عقوبت آن به اعتراف و آگاهانیدن گناهکار بستگی دارد.
(5). وسائل الشیعة، ج 18، ص 450، ح 3.
(6). تهذیب الاحکام، ج 10، ص 48، ح 175.
(7). غارات، ج 1، ص 365؛ مستدرک الوسائل، ج 17، ص 404، ح 6.
(8). وقعة صفین، ص 97؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 3، ص 176.
(9). وقعة صفین، ص 60؛ شرح ابن ابی الحدید، ج 3، ص 118.
(10). فتح (48) آیۀ 9.
(11). معجم مقاییس اللغه، ج 4، ص 311.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه