- پیشگفتار 1
- چه کسانی به سراغ حیلهها میروند؟ 1
- مقدّمات بحث: 4
- 2- تفسیر لغت «حیله» 5
- 3- نمونههایی از حیلۀ مثبت 7
- 4- حیلههای منفی 8
- 5- حیله در مصطلح فقها 10
- اشاره 11
- حیلۀ واقعی مثبت 11
- 6- اقسام حیله 11
- حیلۀ صوری غیر واقعی: 12
- حیلۀ واقعی منفی: 12
- 8- کلمات فقهای شیعه در باب حیلهها 14
- اشاره 14
- 7- تقسیم حیله از دیدگاه دیگر 14
- الف) شیخ طوسی و حیلههای شرعی 15
- موارد مناقشه در کلام شیخ طوسی: 22
- ب و ج) حیلههای شرعی در کلام شیخ صدوق و علّامۀ مجلسی رحمهما اللّه 23
- د) نظریۀ صاحب حدائق 25
- اشاره 28
- 9- نظریّۀ فقهای اهل سنّت پیرامون حیل شرعیّه 28
- [دو مثال برای حیلههای حرام و حلال] 32
- 2- حیلۀ مباح در اجارۀ منزل! 33
- نقد کلام ابن قیّم 34
- 1 در باب غسل و وضو و تیمّم 36
- 1- حکم تکلیفی 37
- 2- حکم وضعی 39
- 2 جلوگیری از عادت ماهیانه 42
- فرع اوّل: حکم تکلیفی خوردن قرصهای جلوگیری 43
- فرع دوّم: حکم وضعی خوردن قرص جلوگیری 46
- فرع سوّم: حکم عوارض جانبی 48
- 3 اخذ اجرت برای انجام عبادت 50
- مفهوم قصد قربت چیست؟ 50
- اشکال عمدۀ عبادتهای استیجاری 51
- چارهجوییهای فقها 52
- اشاره 52
- راه اوّل: عدم اعتبار قصد قربت در عبادات استیجاریّه 53
- راه دوّم: داعی بر داعی 54
- راه سوّم: أَوْفُوا بِالْعُقُودِ 55
- نقد راه حلهای سهگانه 57
- شرح بیشتر داعی بر داعی 59
- مشکل دیگر عبادات استیجاریّه! 61
- دو راه دیگر برای حلّ مشکل قصد قربت 62
- 1- تحلیل ماهیّت عبادات استیجاری 62
- نقد و بررسی 63
- 2- چه کسی قصد قربت میکند، نایب یا منوب عنه؟ 64
- نقد و بررسی 65
- راه حلّی از مرحوم میلانی 65
- یادآوری سه نکته 66
- 4 مسافرت به قصد فرار از روزه 68
- مقتضای قاعده چیست؟ 69
- ادلّۀ نظریّۀ مشهور 71
- جمعبندی روایات 74
- 5 آیا کفّارۀ عمد با مسافرت ساقط میشود؟ 76
- نظرات فقها 76
- دلیل طرفداران نظریّۀ سقوط مطلق 78
- ادلّۀ طرفداران عدم سقوط مطلقا 80
- نظریّۀ ما 82
- 6 راه محرمیّت زن برادر، بر برادر شوهر 83
- کلمات فقها 83
- دلیل مسأله 84
- چند نکته 85
- 7 چگونه میتوان با فرزند خوانده محرم شد؟ 89
- راههای ایجاد محرمیّت بین پسر و مادر خوانده 91
- توضیح این که 91
- اشاره 91
- راههای ایجاد محرمیّت بین دختر و پدر خوانده 92
- 8 طرق فرار از ربا 94
- آرای فقها 96
- دلایل نظریّات چهارگانه 97
- نقد و بررسی 97
- دلیل اوّل: تمسّک به قواعد، عمومات و اطلاقات 97
- طایفۀ اوّل: راه فرار از ربای «قرضی» 99
- دلیل دوّم: روایات خاصّه 99
- طایفۀ دوّم: راه فرار از ربای «معاملاتی» 106
- نقد و بررسی 107
- طایفۀ سوّم: راه چاره، دو معامله جداگانه 108
- نتیجۀ نهایی 110
- بررسی بقیّۀ نظریّهها 110
- 9 تلقیح مصنوعی، راهکاری دیگر! 112
- انواع تلقیح مصنوعی: 113
- اشاره 115
- موضوعات اصلی مسأله 115
- الف) حکم اوّلی صورتهای دهگانه 115
- دلیل معتقدین به جواز 117
- نقد و بررسی 118
- دلیل قول مشهور 120
- ب) حکم تلقیح به حسب عوارض آن 126
- موارد ضرورت 127
- یادآوری 128
- 2- در تلقیح حرام تفاوتی بین صورتهای زیر نیست 129
- ج) احکام فرزند حاصل از تلقیح 130
- چکیدۀ مباحث گذشته 136
- صورتهای پنجگانه 137
- اشاره 138
- اصل اوّل: راههای ایجاد فرزند مشروع 138
- اصول سهگانه 138
- اصل دوّم: پدر و مادر فرزند تلقیحی کیست؟ 140
- اصل سوّم: محرمیّت با مادر جانشین و شوهرش! 140
- حکم صورتهای پنجگانه 141
- راهکاری مشروع 142
- 10 راهی برای فرار از حرمت ابدی حاصل از ازدواج در عدّه! 145
- حرمت ازدواج در عدّه 147
- امّا عقیدۀ فقهای اهل سنّت: 148
- حرمت ابدی 148
- مستند نظریّۀ حرمت ابدی 150
- راهکاری برای نجات از حرمت ابدی 151
- پاسخ به چند سؤال 153
- در این فتوا تنها نیستیم 155
- نتیجۀ نهایی 157
ص: 65
میگیرد! پس دور لازم میآید، و دور باطل است. بدین جهت، این راه حل راه حلّ مناسبی نیست.
به تعبیر دیگر، هر موضوعی قبل از حکم خود باید موجود باشد؛ یعنی موضوع باید از هر جهت آماده شود تا حکمی بر آن مترتّب گردد.
مثلا اوّل باید خون وجود داشته باشد، تا در مرحلۀ بعد حکم به نجاسات یا بطلان خریدوفروش آن نماییم، و معنی ندارد که حکم به نجاست یا بطلان بیع، موضوع خود را ایجاد کند.
بنابراین، اگر در موردی موضوعی توسّط حکم ایجاد شود مستلزم دور است، چون حکم متوقّف بر موضوع است، و موضوع هم متوقّف بر حکم میشود. در محلّ بحث این گونه است، زیرا اجاره موضوع خود را که عبادت استیجاری است تصحیح میکند، و عبادت استیجاری به اجاره مشروعیّت میبخشد.
اضافه بر این، اگر محرّک شخصی در عبادات استیجاری محرّک خدایی نباشد؛ بلکه گرفتن اجرت و نخواندن نماز را کاری بر خلاف وجدان بداند، و بدین جهت عمل استیجاری را انجام دهد، نه به قصد امر أَوْفُوا بِالْعُقُودِ، آیا نمازش باطل است؟
نتیجه این که چون راه حل سوّم مستلزم دور است، راه حلّ مناسبی به نظر نمیرسد، همان گونه که راه حل اوّل نیز راه صحیحی نبود.
تنها راه حلّ قابل قبول راه حلّ دوّم، یعنی مسألۀ «داعی بر داعی» است.