- پیشگفتار 1
- مقدّمه 3
- فصل اوّل: تعزیر در نگاه لغتشناسان 5
- 1- راغب اصفهانی 5
- 2- ابن منظور اندلسی 8
- 3- ابن اثیر 8
- 5- ابن حماد الجوهری 9
- 4- ابو عبد الرحمن الخلیل 9
- 7- صاحب کتاب قاموس 10
- 6- [ابن فارس] 10
- 9- علّامۀ مصطفوی 11
- 8- علّامۀ طریحی 11
- [مستفاد از کلمات دهگانۀ] 12
- 10- [جعفر شریعتمداری تنظیمگر شرح و تفسیر لغات قرآن] 12
- فصل دوم: تعزیر از دیدگاه فقهای بزرگ 14
- 1- مرحوم شیخ طوسی 15
- 3- ابن ادریس 16
- 2- ابن زهره 16
- 5- مرحوم فاضل اصفهانی 17
- 4- [محقّق حلّی] 17
- 6- [صاحب جواهر] 18
- 7- [میر سید علی در «ریاض المسائل»] 19
- 8- [شهید ثانی] 19
- 9- ابن قدامه 20
- 10- جزیری 20
- نتیجه 21
- فصل سوم: نقاط اختلاف تعزیر با حدود اسلامی 22
- [مناقشاتی بر کلام ایشان] 24
- فصل چهارم: دایرۀ تعزیر، یا گناهانی که مشمول تعزیر است 25
- ادلّۀ وجوب تعزیر 26
- 1- ادلّۀ وجوب امر به معروف و نهی از منکر 26
- اشاره 26
- الف) مرحلۀ درونی و انکار باطنی 27
- ب) مرحلۀ برونی و اعتراض گفتاری 27
- توضیح بیشتر: 27
- ج) مرحلۀ عملی و فعلی 28
- تفسیری دیگر از شیخ طوسی پیرامون مرحلۀ سوم 30
- تعزیر ضامن اجرای قوانین 30
- 2- روایات عامّی که هر تخلّفی را موجب مجازات میداند. 31
- ب) امام صادق علیه السّلام خطاب به عمرو بن قیس 32
- الف) داود بن فرقد [امام صادق ع] 32
- [روایت «من الحدود ثلث جلد … »] 33
- [1- تعزیر مستمنی به دست امیر المؤمنین ع] 34
- 3- استقراء نصوص خاصّه 34
- [2- تازیانه خوردن قصّهگوی در مسجد به دست امیر المؤمنین ع] 35
- [3- تعزیر برای همبستری در ماه رمضان] 35
- [5- حکم توهین و قذف] 36
- [4- همبستری در روزه] 36
- [6- تعزیر هجوکننده به دست علی ع] 37
- [7- تعزیر مدعی خواب دیدن مادر خصم] 37
- [8- تعزیر همبستری کنندۀ به اشتباه] 38
- [9- تعزیر اختیار کنندۀ زنی از اهل کتاب] 39
- [10- تعزیر خفتگان در یک رختخواب] 39
- [11- تعزیر دزدی کنندۀ آشکارا] 40
- [12- تعزیر شهادتدهندگان به دروغ] 40
- سؤال: [آیا ترک کنندگان واجبات نیز تعزیر میشوند؟] 41
- آیا تعزیر اختصاص به گناهان کبیره دارد؟ 43
- اشاره 43
- دلایل صاحب جواهر بر انحصار تعزیر به کبائر 44
- دلایل ابن زهره و پیروانش بر گسترش تعزیر 45
- نکتهای تازه و اشکالی جدید [در اختصاص تعزیر به غیر احکام حکومتی] 47
- فصل پنجم: تعزیر منحصر به ضرب نیست! 50
- [سه گروه روایت] 52
- گروه اوّل: روایاتی که تعزیر را کمتر از حد میداند. 52
- اشاره 52
- منشأ تخصیص تعزیر به تازیانه 52
- گروه دوم: روایاتی که عدد خاصّی معیّن کرده است. 53
- گروه سوم: روایاتی که از تعزیر به کلماتی مانند «ضرب»، «جلد» و «سوط» تعبیر کرده است. 54
- قرینۀ اوّل: کلمات اهل لغت 55
- نقد و بررسی روایات 55
- قراین هفتگانه بر عدم انحصار تعزیر به ضرب 55
- قرینۀ دوم: کلمات فقهای شیعه و اهل سنّت 56
- قرینۀ سوم: روایاتی که از تعزیر تعبیر به عقوبت کرده است 57
- قرینۀ چهارم: روایاتی که از تعزیر تعبیر به تأدیب کرده است 59
- قرینۀ پنجم: روایاتی که تعزیرات غیر بدنی را مطرح کرده است 61
- الف) حبس تعزیری 61
- ب) آلوده نمودن بدن و لباس! 64
- ج) تعزیر مالی 65
- د) نهی، یکی از مراتب تعزیر است 67
- قرینۀ ششم: تمسّک به قیاس منصوص العلّة 68
- ه) اعلام جرم گناهکار برای مردم 68
- قرینۀ هفتم: عناوین ثانویّه 70
- چند یادآوری 72
- الف) مصادیق تعزیر 72
- ب) تعزیر مستقل و تعزیر تلفیقی 73
- ج) متخلّفان از جنگ تبوک 74
- 1- [2-] مرحوم محقّق حلّی 77
- فصل ششم: مقدار تعزیر و معنی تخییر حاکم شرع 77
- سخنان بزرگان فقها و نظریّات دهگانه 77
- اشاره 77
- 3- محقّق حلّی 78
- 5- آیة اللّه خوئی 79
- 6- ابن ادریس 79
- 4- ابن حمزه از فقهای قدما 79
- 7- مرحوم شیخ طوسی [به نقل] از شافعی 80
- 10- ابو الصلاح حلبی 80
- 9- از مالک [و اوزاعی] 80
- 8- از ابن ابی لیلی، و ابو یوسف 80
- خلاصۀ نظریّات دهگانه 81
- اشاره 81
- احادیث و روایات پیرامون مقدار تعزیر 81
- گروه اوّل: مقدار آن در اختیار حاکم شرع است. 82
- گروه دوم: مقدار آن کمتر از حدّ شرعی است. 83
- گروه سوم: مطلق تعزیرات محدود است. 86
- گروه چهارم: برای برخی از تعزیرات عدد تعیین شده است. 88
- [سنجش گروههای چهارگانۀ روایات] 92
- طرق جمع بین روایات 92
- احتمالات سهگانه در مورد گروه چهارم 92
- سوم: [برشمردن روایات از قبیل احکام حکومتی و قابل تغییر دانستن آن با تغییر زمان و مکان] 93
- دوم: مواردی که در گروه چهارم مقدار آن تعیین شده، قانون کلّی نیست 93
- و امّا گروه سوم، از سه جهت قابل عمل نمیباشد 94
- ج) احتمال سوم آن که «ال» برای «عهد» است، و تعزیر کمتر از آن حدّ معهود میباشد 95
- ب) «ال» برای «جنس» به معنی «صرف الوجود» است 95
- الف) «ال» در کلمۀ مذکور «جنسیّه» و برای «استغراق» است 95
- منظور از «ما دون الحد» چیست؟ 95
- مشکل صحیحۀ حمّاد 96
- نکتۀ اوّل: معنی تخییر حاکم شرع 98
- [نکتهها] 98
- نکتۀ دوم: وحدت رویّه 100
- نکتۀ سوم: تعزیرات تعلیقی 100
- تشویق و تنبیه! 101
- الف) یک بار اقرار کافی نیست 103
- فصل هفتم: طرق اثبات موضوع تعزیر 103
- ب) یک بار اقرار کافی است 104
- مستندات و ادلّۀ مسأله 105
- [سخن پیامبر در پاسخ زنی که به کنیزش نسبت زنا داد] 106
- [قائلین به تفصیل بین حقوق اللّه و حقوق النّاس] 109
- اشاره 109
- فصل هشتم: محدودۀ عفو حاکم شرع در تعزیرات 109
- کلمات فقها 109
- 2- فاضل اصفهانی 110
- ادلّه قائلین به تفصیل بین حقوق اللّه و حقوق النّاس 110
- ادلّۀ قائلین به عدم تفصیل بین حقوق اللّه و حقوق النّاس 112
- نقد و بررسی حدیث 113
- دلیل بر تفصیل بین اقرار و غیر آن 114
- فصل نهم: آیا آخرین مرحلۀ تعزیر اعدام است؟ 116
- اشاره 116
- کلمات فقها 116
- 2- ابن حمزه 117
- 1- صاحب جواهر 117
- 3- علّامۀ حلّی 118
- 4- ابن ادریس 118
- نقد و بررسی 119
- فصل دهم: فلسفۀ تعزیرات 122
- اشاره 125
- محورهای چهارگانۀ بحث 125
- فصل یازدهم: تأدیب کودکان و نوجوانان 125
- کلمات فقها 126
- محور اوّل: مشروعیّت تأدیب 126
- 4- ابن قدامه 127
- 2- مرحوم صاحب ریاض 127
- 3- امام خمینی 127
- 1- اطلاقات روایات تأدیب 128
- ادلّۀ مشروعیّت تأدیب 128
- 3- سیرۀ عقلا و متشرّعه 129
- 2- [احادیث و روایات] 129
- نکته: مردم در این مسأله بر سه دستهاند: 130
- محور دوم: مقدار مجازات 130
- [1- روایات دال بر 5 یا 6 تازیانه] 131
- [2- روایاتی دال بر سه تازیانه] 132
- [3- روایات دال بر کمتر از ده عدد] 133
- [روایات مؤیّد عدم تعیین عدد] 135
- محور سوم: مجری تأدیب کیست؟ 136
- کلمات فقها 139
- 1- قال ابن قدامة: 139
- محور چهارم: ضمان تأدیب و اجرای تعزیر 139
- 2- [صاحب جواهر] 140
- ادلّۀ طرفداران و مخالفان ضمان 141
- فصل دوازدهم: پاسخ به پرسشها «1» 145
- ب) برخی از گناهانی که تعزیر دارد 149
- ج) مقدار تعزیر 157
- د) عوامل تخفیف یا تشدید مجازاتها 159
- ه) مجری تعزیر 160
- ز) فلسفۀ مجازات 161
- و) تأدیب 161
- ط) جریان قاعدۀ درء در تعزیرات 162
- ح) تداخل مجازاتهای تعزیری 162
ص: 25
فصل دوم: تعزیر از دیدگاه فقهای بزرگ
[استعمال تعزیر در معنای لغوی]
قبل از بیان کلمات فقهای اسلام، توجّه به این نکته لازم است که واژۀ تعزیر نه «حقیقت شرعیّه» دارد، نه «حقیقت متشرّعه»، و نه «حقیقت فقهیّه».
توضیح این که هرگاه قانونگذار اسلام برای کلمه و واژهای معنای خاصّی در نظر بگیرد که دایرۀ آن تنگتر یا وسیعتر از معنای لغوی آن باشد، گفته میشود که آن کلمه «حقیقت شرعیّه» دارد. مانند واژۀ «صلاة» که در لغت به معنی هر نوع دعا است، ولی قانونگذار اسلام برای آن تفسیر خاصّی بیان کرده، و آن را در دعای مخصوص و ویژه، و با ارکان معیّنی به کار گرفته است.
و چنانچه واژهای حقیقت شرعیّه نداشته باشد، امّا مسلمانان، که از آنان به متشرّعه تعبیر میشود (کسانی که پایبند به احکام شرعی هستند)، برای آن به تدریج معنایی خاص در نظر بگیرند، که دایرۀ آن تنگتر یا وسیعتر از معنای لغوی باشد، «حقیقت متشرّعه» نامیده میشود.
ولی اگر کلمهای نه حقیقت شرعیّه داشته باشد، و نه حقیقت متشرّعه؛ بلکه فقها آن را به معنای خاصّی تفسیر کنند، آن را «حقیقت فقهیّه» مینامند.