- مقدمه: 1
- پاسخ به پرسش های آقای دکتر سیّد حسین فتّاحی معصوم 3
- اشاره 3
- [پرسش های آقای دکتر سیّد حسین فتّاحی معصوم] 4
- [نامه آقای دکتر سیّد حسین فتّاحی معصوم] 4
- «دیات و مقتضیات زمان» 6
- الف- ماهیت دیه در فقه مذاهب اسلامی 6
- بخش اوّل موضوعات مبنایی: 6
- اشاره 6
- ب- نحوه محاسبه و تعیین دیه در عصر حاضر 8
- ج- خسارتهای زاید بر دیه 9
- د- مسئولیت عاقله در پرداخت دیه 10
- بخش دوّم- سؤالات عرفی و تخصّصی پیرامون دیات، حدود و قصاص 14
- [پاسخ های فقیه عالیقدر حضرت آیت اللّٰه العظمی منتظری] 21
- اشاره 21
- [لزوم برخورد علمی با شبهات] 21
- [امکان فهم فلسفۀ مجازات های اسلامی] 22
- [امکان توقف بعضی از مجازات ها] 25
- [فلسفۀ تشریع دیات] 26
- [نقش تحولات ساختاری در تغییر موضوع] 26
- [انواع شش گانۀ دیه و مفاد روایات] 28
- [بررسی مستند قول مشهور و اشکالات آن] 33
- [روایات تخییر و اطلاق آن نسبت به همۀ زمانها] 34
- [اشکالات وارد بر اصل بودن شتر و پاسخ آنها] 36
- [امکان تحول در نوع دیه ها با تحول جوامع] 38
- [رابطۀ مقادیر دیات با خسارت وارده] 40
- [شبهه ضمان عاقله و پاسخ آن] 42
- [فلسفۀ ماههای حرام و شبهۀ تغلیظ دیه در آنها] 44
- [آیا دیه به معنای ارزش مادی انسان است؟] 47
- اشاره 51
- پاسخ به پرسش های حجهالاسلام والمسلمین دکتر محسن رهامی 51
- [نامه حجهالاسلام والمسلمین دکتر محسن رهامی به آیت اللّه العظمی منتظری] 52
- [رابطۀ ولایت جمهور مردم و صلح] 54
- [شناخت حق زیربنای عدم تبعیض] 55
- [اهمیت عدالت در اسلام] 56
- [اهمیت کرامت انسان در اسلام] 58
- [عدم تلازم کلی بین تبعیض و تضییع حق] 60
- [عدم ارزش گذاری انسان در دیه] 61
- [آزادی اهل کتاب در مذهب و عمل به آن] 62
- [عدم ثبوت قطعی تفاوت دیۀ مسلمان و غیرمسلمان] 62
- [منشأ خشونت های رایج] 63
- [نسبی بودن خشونت] 64
- [بالاترین ارزش] 64
- [کرامت ذاتی انسان و حقوق ناشی از آن] 65
- [مکاتب مختلف و تزاحم حقوق] 66
- [تلقی غیرصحیح از «النصر بالرعب»] 67
- [رابطۀ صلح و حقوق اجتماعی انسان] 67
- [ناسازگاری هدایت با خشونت] 68
- [دفاع، جایگاه خشونت] 69
- [حوزۀ حقوق بشر و کرامت انسان] 70
- [هدف اصلی از مجازات های اسلامی] 72
- [تحولات اجتماعی و تغییر موضوع بعضی مجازات ها] 74
- [اسلام و صلح دائمی با کفّار] 75
- [معنای جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی] 77
- [انتحار و حکم شرعی آن] 79
- [جهاد دفاعی و انواع آن] 80
- اشاره 82
- پاسخ به پرسش های حجهالاسلام والمسلمین موحدی ساوجی 82
- [نامه حجهالاسلام والمسلمین موحدی ساوجی] 83
- [معیار ثابت یا متغیّر بودن احکام شرع] 84
- [عدم اجرای حدّ در صورت وهن اسلام] 88
- [آیا اجرای مجازات ها باید علنی باشد؟] 90
- [عدم جواز استفاده از مجازات شدیدتر] 96
- [عدم جواز هتک کرامت انسانی در تعزیر] 98
- پاسخ به پرسش های آقای محمّد سهیلی پور پیرامون حکم رجم 100
- اشاره 100
- [نامه آقای محمّد سهیلی پور آیت اللّه منتظری] 101
- [قرآن و سنّت و حکم رجم] 102
- اشاره 102
- نکتۀ اوّل- اگر گفته شود: 103
- نکتۀ دوّم- اصل حکم رجم مضاف بر اینکه مستفاد از سنّت است 110
- [ابقاء حکم رجم در اسلام] 118
- [بردگی مانع از تحقق احصان] 124
- [بررسی مفاد دو آیۀ سورۀ نساء و سورۀ نور] 125
- [بررسی مفاد آیۀ 3 سورۀ نور با آیۀ 19 سورۀ نساء] 128
- [نسخ آیۀ 15 سوره نساء با آیۀ جَلْد در سورۀ نور] 131
- [شرایط احصان] 134
- [حق فرار از رجم] 135
- [دفن هنگام رجم] 138
- [عدم ارتباط آیات 20 و 21 سورۀ نساء با زنای محصنه] 139
- [عدم ارتباط آیۀ اوّل سورۀ طلاق با زنای محصنه] 139
- [عدم فعلیّت حکم رجم در شرایط خاصّ] 141
کرد. و روایت عبدالرحمن بن حجّاج و نیز روایت دال بر اینکه پیامبر سنّت عبدالمطلب را امضا نمود، احتمال اینکه روایاتی که صد شتر را اصل قرارداده موافق عامه بوده و از روی تقیه صادر شده اند را دفع می کند.
[امکان تحول در نوع دیه ها با تحول جوامع]
البته در اینجا ممکن است کسی بگوید: چه بسا اصل دیه و تقدیر آن به صد شتر از احکام تعبدیِ محض نیست که حکمت آن
مرموز وغیرقابل فهم برای بشر باشد، بلکه بنابر تصریح روایت محمدبن علی بن حسین از امام باقر علیه السلام که در دستۀ اوّل ذکر شد، و نیز روایت عبدالرحمن بن حجاج (دستۀ هفتم) تقدیر آن به صد شتر به خاطر سنّت جاهلیت بود که در اسلام توسط پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم امضا شد. پس با تحول در جامعه و تغییر نظام بادیه نشینی و ظهور جوامع مدرن شهری و ورود بشر به عرصۀ صنایع گوناگون چه دلیلی وجود دارد که همان حکمی که امضای سنّت زمان جاهلیت بود پس از انقضاء آن سنّت که درحقیقت مقوّم موضوع حکم شارع می باشد وجود داشته باشد؟ و به عبارت دیگر آیا اطلاق احوالی برای ادلّۀ امضای سنّت گذشته وجود دارد؟
و این احتمال مستلزم نفی حکم شرعی به طور کلی نمی باشد، بلکه مستلزم آن است که به تناسب حکم و موضوع و با توجه به تعبدی نبودن اصل دیه و ملاحظۀ حکمت عقلایی آن، بر اساس سنت جاری زمان