- مقدمه کتاب به قلم 1
- مشروعیّت و لزوم اجرای حدود اسلامی در زمان غیبت 1
- ملازمه مشروعیّت قضا و مشروعیّت اجرا 4
- ملازمه نظریه ولایت فقیه و مشروعیّت اجرای حدود 5
- آرا و اقوال موجود در مسأله 6
- عبارات فقها در مسئله جواز اجرای حدود در زمان غیبت 7
- بررسی ادلّه قائلین به عدم جواز اجرای حدود در زمان غیبت 21
- بررسی ادلّه قائلین به جواز 25
- نقد مقاله «نظریه اقامه حدود» 51
- پیش گفتار: 58
- کتاب حدود: ودر آن چند فصل است 61
- مقدّمات بحث 62
- امر اوّل: بررسی عنوان بحث 62
- اشاره 62
- امر دوم: معنای حدود و تعزیرات 65
- امر سوم: فرق بین حدّ و تعزیر 67
- فصل اوّل: حدّ زنا 82
- اشاره 82
- شرایط تحقّق زنای موجب حدّ 83
- تحقیق عبارتهای دو مسأله 84
- توضیح مسألهی اوّل و دوم 84
- شرایط دخول در ثبوت حدّ زنا 93
- 2- حکم واجد حشفه 93
- 1- عدم فرق بین دخول در قُبُل و دُبُر 93
- 3- حکم مقطوع الحشفة 96
- شرایط زن و مرد زناکار در ثبوت حدّ زنا 97
- شرط اوّل: بلوغ 98
- شرط دوم: عقل 99
- شرط سوم: علم به تحریم زنا در حال وقوع فعل 105
- شرط چهارم: اختیار 109
- دلیل طرح این مسأله 115
- حکم ازدواج با محارم در صورت جهل به حرمت 115
- مقام اوّل: ادلّهی سقوط حدّ در موارد شبهه 117
- مقام دوم: معنای شبهه و مصادیق آن 122
- تحقیق در معنای شبهه 124
- حکم ازدواج با محارم با علم به حرمت 128
- سقوط حدّ زنا در موارد توهّم حلّیت وطی 131
- علّت طرح مسأله 131
- مقدار تعمیم «سقوط حدّ در موارد توهّم حلّیت وطی» 133
- سقوط حدّ زنا در حقّ مدّعیِ شبهه 137
- احصان در لغت 140
- شرایط تحقّق احصان 140
- موارد استعمال احصان در قرآن 141
- شرط اوّل: وطی در قُبُل اهل 142
- شرط دوم: اعتبار بلوغ هنگام وطی به اهل 148
- شرط سوم: اعتبار عقل در هنگام وطی به اهل 153
- شرط چهارم: اعتبار وطی به زوجهی دائمی یا ملک یمین 157
- شرط پنجم: اعتبار تمکّن فاعل از وطی به اهل در هر زمان 167
- شرط ششم: حرّیت فاعل 179
- ادلّهی اشتراط حرّیت در حال زنا 184
- دلیل مسأله 184
- شرایط تحقّق احصان در زن 184
- ادلّهی اشتراط حرّیت در حال وطی قَبلی 185
- اشتراک زن با مرد در شرایط دیگر 186
- تمکّن از زوج شرط تحقّق احصان زن 187
- معنای تمکّن از زوج 188
- عدم تأثیر طلاق رجعی در خروج از احصان 190
- 1- بقای احصان در ایّام عدّهی طلاق رجعی 191
- بررسی روایات مطلقه 192
- حکم ازدواج در عدّهی طلاق رجعی 195
- تأثیر طلاق بائن در احصان 199
- تأثیر اسلام در احصان 201
- دلیل تعمیم احصان به غیر مسلمان از یهودی و نصرانی 202
- مرتدّ فطری و احکام آن 206
- تأثیر ارتداد در احصان 206
- بررسی تأثیر ارتداد فطری در احصان 207
- مرتد ملّی و احکام آن 208
- بررسی تأثیر ارتداد ملّی در احصان 208
- حکم زنای شخص نابینا 209
- حکم استمتاعات حرام 212
- بررسی اقوال و فتاوا 212
- روایات دستهی اوّل 214
- وجوه جمع بین روایات 217
- روایات دستهی دوم 217
- نظر برگزیده 219
- تعمیم حکم به تقبیل و معانقه 230
- اشاره 234
- فصل دوم: راههای اثبات زنا 234
- ثبوت زنا به اقرار 235
- دلیل اثبات زنا به اقرار 235
- شرایط مُقِرّ 235
- خصوصیّات اقرار در باب زنا 239
- ثبوت زنا با چهار اقرار 239
- بررسی اعتبار تعدّد مجالس در چهار مرتبه اقرار 250
- دلیل کفایت مجلس واحد 251
- حکم اقرار کمتر از چهار مرتبه 253
- تساوی مرد و زن در شرایط اقرار 256
- الف: ادلّهی پذیرش اشارهی اخرس 257
- کیفیت اقرار اخرس 257
- ب: ترجمهی اشارهی اخرس 258
- الف: دلیل ثبوت قذف 260
- رابطهی بین اقرار و ثبوت قذف 260
- ب: دلیل عدم ثبوت قذف 261
- بیان شهید ثانی رحمه الله در اثبات قذف 263
- حکم اقرار به حدّ 264
- ادلّهی احتمال اوّل 265
- نقد ادلّهی احتمال اوّل 267
- بیان مقتضای قاعده 268
- نقد نظر شهید ثانی رحمه الله 270
- روایت صدوق رحمه الله در کتاب مقنع[468] 272
- استدلال ابن ادریس رحمه الله و نقد آن 274
- بیان نظر برگزیده در جمع بین روایات 276
- نظر صاحب جواهر رحمه الله 276
- فرع اوّل: حکم انکار موجب رجم بعد از اقرار 278
- حکم انکار پس از اقرار 278
- بررسی تأثیر سوگند در سقوط رجم 280
- استدلال به جریان ماعز بن مالک بر عدم سقوط حدّ 281
- فرع دوم: حکم انکار حدود دیگر غیر از رجم 282
- نقد استدلال شیخ طوسی رحمه الله 283
- تأیید استدلال شیخ رحمه الله به روایت مرسلهی جمیل 283
- فرع سوم: حکم اقرار به موجب قتل و انکار آن 284
- فرع اوّل: مختار بودن امام علیه السلام در عفو و اجرای حدّ 287
- توبهی پس از اقرار 287
- دو اشکال بر استدلال به روایت 289
- فرع دوم: تعمیم حکم اختیار به فقیه جامع الشرایط 294
- فرع سوم: تعمیم حکم اختیار، نسبت به هر حدّی 295
- فرع دوم: عدم جواز تفتیش و سؤال 297
- حکم زنی که بدون شوهر حامله شده است 297
- فرع اوّل: عدم دلالت حمل بر زنا 297
- عدم تأثیر اقرار زانی در ثبوت حدّ بر دیگری 299
- ثبوت زنا به شهادت عدول 301
- فرع اوّل: اثبات زنا به بیّنه 301
- فرع دوم: اثبات زنا با شهادت چهار مرد عادل 302
- فرع سوم: تأثیر شهادت زنان در اثبات زنا 304
- شرطهای لازم در شهادت 316
- ادلّهی مستند شاهد در باب زنا 317
- امکان الغای خصوصیّت از رؤیت 322
- کیفیّت شهادت بر زنا 323
- خصوصیّات لازم در هنگام شهادت دادن 324
- حکم شهادت مطلق و مقیّد 326
- فرع اوّل: کفایت شهادت مطلق 327
- فرع دوم: اختلاف شهود در خصوصیّات 328
- فرع سوم: اختلاف شهود در اطلاق و تقیید 328
- تأخیر شهود در شهادت 331
- فرع اوّل: لزوم عدم فاصلهی عرفی بین شهادتها 332
- فرع سوم: نکول بعضی از شهود 335
- فرع دوم: کیفیّت حضور شهود در دادگاه 335
- عدم اجتماع شرایط در شهود 338
- بیان تفصیل و دلیل آن در فرع اوّل 338
- فرع دوم: شهادت افراد مستور 340
- شهادت شهود بر زنای دو نفر یا بیشتر 342
- فرع اوّل: تکذیب مشهودٌ علیه نسبت به شهود 344
- فرع دوم: تصدیق مشهود علیه نسبت به مورد شهادت 344
- تکذیب و تصدیق زانی نسبت به شهود 344
- موارد سقوط حدّ 346
- فصل سوم: در اقسام حدّ زناو برخی فروعات آن 353
- اشاره 353
- نوع اوّل حدّ زنا: قتل 354
- فرع اوّل: حکم زنا با محارم نسبی 355
- کیفیّت وقوع قتل 366
- مقصود از محارم 367
- راههای الحاق محارم رضاعی و سببی به نسبی 369
- محرمیّت به واسطهی نسب غیر شرعی 373
- تعمیم حکم نسبت به زنی که نکاح با او حرام است 373
- حکم زنا با همسر پدر 374
- کیفیّت قتل زانی زن پدر 376
- فرع دوم: حکم زنای کافر با زن مسلمان 377
- فرع سوم: حکم زنای مکره 384
- فرع اوّل: عدم فرق بین عبد و حرّ، پیر و جوان و کافر و مسلمان 390
- عدم اعتبار احصان در حدّ قتل 390
- فرع دوم: عدم ثبوت تازیانه اضافه بر حدّ قتل 391
- دوّمین حدّ زنا: رجم 399
- ثبوت حدّ رجم 399
- مناقشه در روایت رجم 402
- ثبوت رجم همراه با تازیانه یا بدون آن 403
- تقسیمبندی روایات باب رجم 404
- حکم محصن در زنای با غیر بالغ یا دیوانه 415
- سوّمین نوع حدّ زنا: تازیانه 421
- تحقیق محلّ بحث 421
- بررسی روایات دالّ بر دو عنوان 422
- بررسی روایات دالّ بر سه عنوان 427
- چهارمین نوع حدّ زنا: صد تازیانه و رجم 433
- پنجمین نوع حدّ زنا: صد تازیانه و تبعید و تراشیدن سر 434
- اقوال در مسأله 434
- روایات دالّ بر حکم 435
- جزّ شعر یا حلق رأس؟ 437
- حلق تمام سر یا مقداری از آن؟ 437
- موضوع حلق رأس 438
- حکم جدایی بین زانی و همسرش 438
- اختصاص حلق رأس به مرد زانی 439
- کیفیّت جمع بین دو طایفه 439
- اختصاص تبعید به مرد زانی 439
- تبعید و خصوصیّات آن 443
- فرع اوّل: مقدار تبعید 443
- فرع دوم: مکان تبعید 447
- فرع چهارم: عدم سقوط تبعید در صورت اجرای حدّ در بیابان 448
- فرع سوم: عدم تبعید از محل اقامهی حدّ به وطن 448
- تکرار زنای غیر محصنه 449
- دلیل فرع اوّل (اقامهی یک حدّ در زنای مکرّر) 449
- دلیل فرع دوم و سوم (تکرار حدّ) 453
- تخلّل حدّ بین زنای مکرّر 454
- تساوی مرد و زن در حدّ قتل 458
- تخییر حاکم در اجرای حدّ بر ذمّی 459
- فرع اوّل: حکم زنای ذمّی با ذمّی 459
- ادلّهی تخییر حاکم شرع 460
- توجیه فاضل اصفهانی رحمه الله در این زمینه 464
- فرع دوم: حکم زنای کافر با مسلمان 469
- دلیل عدم جریان حدّ بر حامل 472
- موارد تأخیر در اجرای حدّ 472
- دلیل تأخیر حدّ تا خروج از نفاس 474
- نقدی بر عبارت تحریر الوسیله 475
- دلیل تأخیر حدّ رجم تا پایان رضاع 476
- دلیل تأخیر حدّ تازیانه تا پایان دوران شیردهی 479
- حکم حدّ با وجود سرپرست 480
- موارد تأخیر و تعجیل در اجرای حدّ 481
- فرع اوّل: عدم جواز تأخیر حدّ مریض در رجم و قتل 482
- فرع دوم: جواز تأخیر حدّ جلد در مریض و مستحاضه 484
- فرع دوم: کیفیّت اجرای حدّ تعجیلی بر مریض 487
- ذکر چند فرع از صاحب جواهر رحمه الله 491
- کیفیّت ضرب شماریخ 491
- فرع سوم: حکم بازیافت سلامتی قبل از ضرب ضغث و بعد از آن 492
- فرع چهارم: حکم حدّ زن حائض و نفساء 493
- دلیل مسأله 494
- اجرای حدّ بر مجنون ومرتد 494
- حکم زانی پس از ارتداد 497
- خصوصیّات زمان و مکان اقامهی حدّ 498
- ادلّهی فرع اوّل (عدم اجرای حدّ در هوای سرد و گرم) 499
- بررسی فرع دوم (اجرای حدّ در ممالک غیر اسلامی) 500
- بررسی فرع سوم و چهارم (اقامهی حدّ بر پناهندهی به حرم خدا) 501
- مقصود از حرم 503
- اشاره 504
- فصل چهارم: کیفیت اجرای حدّ 504
- فرع اوّل: اجتماع حدود 505
- کیفیّت اجرای حدّ 505
- فرع دوم: کیفیّت اجرای حدّ بکر و محصن بر یک نفر 508
- کیفیّت تقدیم حدود بر یکدیگر 509
- فرع سوم: فاصلهی بین تازیانه و رجم 510
- ادلّهی فتوای امام راحل رحمه الله 514
- کیفیّت رجم و فرار از حدّ 515
- فرع اوّل: دفن مقداری از بدن زانی برای رجم 515
- فرع دوم: حکم فرار از گودال 526
- بررسی ادلّهی فرع دوم 527
- دلیل قول مشهور (تفصیل بین ثبوت زنا با اقرار و بیّنه) 533
- آغازکنندهی رجم 533
- دلیل قول دوم (آغازگر امام علیه السلام است) 535
- دلیل قول سوم (تساوی امام علیه السلام و بیّنه و مردم در آغاز رجم) 536
- نقد قول سوم 537
- فرع اوّل: ضرب تازیانه بر مرد زانی در حال قیام 538
- کیفیّت ضرب تازیانه 538
- فرع دوم: پوشش بدن زانی هنگام اجرای حدّ 539
- دلیل قول اوّل 541
- فرع سوم: کیفیّت ضرب تازیانه 547
- تعمیم حکم ضرب شدید نسبت به مرد و زن 549
- فرع چهارم: تفریق ضرب بر بدن 550
- فرع پنجم: حکم مرگ بر اثر اجرای حدّ 554
- آداب رجم 555
- فرع اوّل: استحباب اعلام مؤمنین و امر به حضور آنان 556
- فرع دوم: حکم حضور گروه مؤمنین 560
- فرع سوم: اندازهی سنگها 568
- فرع چهارم: حکم کسی که حدّ بر عهده دارد 570
- جهت دوم: در تعمیم یا اختصاص حکم 574
- مجوّز بودن توبه جهت اقامهی حدّ 576
- عدم فرق بین ثبوت حدّ به اقرار یا بیّنه 578
- تجهیز زانی مرجوم قبل از رجم 580
ص: 265
در نتیجه ما دلیلی بر تقیید پیدا نکردیم و حقّ همان است که امام راحل رحمه الله فرمودند؛ یعنی به چهار اقرار هر چند در یک جلسه باشد، حدّ ثابت میشود.
حکم اقرار کمتر از چهار مرتبه
اگر شخصی به کمتر از چهار مرتبه اقرار بسنده کرد، حدّ ثابت نمیشود. نصوص و فتاوا بر این مطب دلالت داشتند؛ و فقط ابن ابی عقیل[430] به یک مرتبه اقرار، حدّ را ثابت میدانست.
سؤال این است که آیا در این هنگام، شخص تعزیر میشود یا نه؟
شیخ مفید رحمه الله در کتاب مقنعه،[431] شیخ طوسی رحمه الله در کتاب نهایه،[432] مرحوم علّامه در کتاب قواعد[433] و ابنادریس رحمه الله در سرائر[434] فرمودهاند: در اقرار کمتر از چهار مرتبه، تعزیر ثابت است.
امام راحل رحمه الله در تحریر الوسیله، با کلمهی «الظاهر أنّ للحاکم تعزیره» مطلب را تأیید کرده است. دلیل ثبوت تعزیر عبارت است از:
الف: عموم دلیلِ «إقرار العقلاء علی أنفسهم جایز»[435] اقتضا داشت یک مرتبه اقرار نیز نافذ و کافی است. در مقابل این عموم، روایات، اثبات حدّ را به چهار مرتبه اقرار معیّن کردهاند؛ از اینرو، از آن عموم دست برداشته، آن را در این بُعد- ثبوت حدّ زنا- تخصیص زده و میگوییم: «إنّ الحدّ یتوقّف علی أربع أقاریر ولا یترتّب علی إقرار واحد».
در همان مقداری که دلیل بر تخصیص داشتیم، دست از عموم «إقرار العقلاء علی أنفسهم جایز» برداشتیم. امّا اگر اقرار کمتر از چهار مرتبه باشد، عموم به حال خود باقی است؛ و فقط حدّ ثابت نیست. امّا این که عموم از این جهت از کار بیفتد، نیاز به مخصّص دارد، ومفروض عدم مخصّص است؛ لذا، به عموم اقرار العقلاء عمل کرده و حکم به تعزیر میکنیم.