آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 1 صفحه 265

صفحه 265

ص: 277

کند؟ دو احتمال مطرح است:

احتمال اوّل، نه تنها این فرد را به توضیح دادن تکلیف نکرده، بلکه او را رها می‌سازند؛ مثل این‌که اقراری از او سر نزده است.

ادلّه‌ی احتمال اوّل

1- شک داریم چنین اقرار مجمل و مبهمی تکلیف آور است و یا وجودش کالعدم است؟

در این حالت به اصل چنگ می‌زنیم؛ قبل از آن‌که اقرار کند، حدّی ثابت نبود، با این قرار اجمالی آیا حدّی می‌آید یا نه؟ اصل عدم ثبوت حدّ است.

2- «الحدود تدرء بالشبهات»[454] اقتضا دارد در هر موردی که راه فراری از اجرای حدّ در پیش بود، باید آن را گرفت و مانع اجرای حدّ شد. از هر راه تخلّصی باید استفاده کرد.

3- ممکن است از روایت ماعز بن مالک[455] نیز استمداد کرد. به این صورت که وقتی نزد پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و اقرار کرد، پیامبر مرتّب او را به تردید می‌انداخت و می‌فرمود: تو اشتباه می‌کنی، شاید او را بوسیده‌ای، یا مسأله مضاجعت در کار بوده و .... ماعز نیز پی در پی اصرار داشت عمل زنا انجام داده است. خلاصه‌ی کلام، پیامبر صلی الله علیه و آله در صدد بودند کاری کنند چهار مرتبه اقرار محقّق نشود تا موضوع حدّ منتفی گردد.

4- عن أنس بن مالک قال: کنت عند النبیّ صلی الله علیه و آله فجاءه رجلٌ فقال یا رسول اللَّه إنّی أصبت حدّاً فأقمه علیّ ولم یسمّه، فحضرت الصلاة فصلّی النّبی صلی الله علیه و آله، فقام إلیه الرجل فقال: یا رسول اللَّه إنّی أصبت حدّاً فأقم فی حدّ اللَّه، قال: ألیس قد صلّیت معنا؟ قال: نعم، قال فإنّ اللَّه قد غفر لک ذنبک وحدّک.[456] فقه الحدیث: این روایت را بخاری در صحیح خود آورده است. انس بن مالک

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه