آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 1 صفحه 65

صفحه 65

ص: 76

امر دوم: معنای حدود و تعزیرات

تعریف لغوی: «حدود» جمع «حدّ» و «تعزیرات» جمع «تعزیر» است. صاحب مسالک رحمه الله و جمعی دیگر از فقها[134] گفته‌اند: «الحدّ لغةً المنع؛ حدّ در لغت برای معنای منع و دفع، و تعزیر برای معنای «تأدیب» وضع شده است».

در مقام اشکال گفته‌اند: شأن لغوی بیان موارد استعمال است، نه تعیین موضوع له لفظ؛ لذا می‌بینیم «حدّ»، در حاجز بین دو چیز، منتهای شی‌ء، دفع، منع، ادب کردن گناهکار به‌چیزی که او یا دیگری را از ارتکاب گناه باز دارد، جدا کردن چیزی از چیز دیگر و ...

استعمال شده است؛ پس، نمی‌توان معنای حقیقی «حدّ» را «منع» دانست، بلکه «منع» یکی از موارد استعمال آن است.

به نظر، این اشکال وارد نیست؛ زیرا، «حدّ» یک معنا بیشتر ندارد. با دقّت در معانی مذکور و غیر آن، می‌بینیم تمام آن‌ها به یک معنا، یعنی «منع» بر می‌گردد؛ اگر به حاجب و حاجز بین دو چیز «حدّ» گفته‌اند، به‌جهت این است که حاجب، مانعِ اختلاط و جدا کننده‌ی دو چیز است؛ پس، در آن، معنای «منع» نهفته است.

اگر حدّ در «آخر الشی‌ء ومنتهی الشی‌ء» استعمال شده، به‌خاطر این است که مراد از «آخر الشی‌ء»، آن نقطه‌ای است که وقتی به آن رسیدید، دیگر آن شی‌ء با شما نیست و امتناع دارد که از آن نقطه ادامه یابد؛ لذا، در این‌جا نیز معنای «منع» دیده می‌شود.

و اگر «حدّ» را به‌معنای تأدیب به‌کار برده‌اند؛ به‌علّت این است که تأدیبِ گناهکار مانع می‌شود که او یا دیگران مرتکب آن گناه شوند.

معنای لغوی دیگر حدّ، «تمییز الشی‌ء عن شی‌ء آخر؛ جدا کردن چیزی از چیز دیگر» است؛ مانند: جداسازی گندم از جو. این معنا نیز متضمّن معنای «منع» است؛ زیرا، معنای تمییز، ممانعت از اختلاط و مخلوط شدن است.[135]

آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) ؛ ج‌1 ؛ ص76

اسامی بعضی اشیا نیز این مناسبت ملاحظه شده است؛ به‌عنوان مثال، عرب به «آهن»، «حدید» می‌گوید که مشتقّ از مادّه‌ی «حدّ» است؛ زیرا، آهن، فلز سخت و ممتنعی

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه