آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 1 صفحه 96

صفحه 96

ص: 108

3- حکم مقطوع الحشفة

در تحقّق زنای موجب حدّ برای فردی که مقطوع الحشفه است، سه احتمال وجود دارد: 1- زنا به ادخال مجموع آلت محقّق می‌شود؛ زیرا، عبارت «أدخل ذکره» در روایات، ظهور عرفی در ادخال مجموع آلت دارد. از این ظهور، نسبت به واجد حشفه، به واسطه‌ی روایات التقای ختانین دست بر می‌داریم؛ امّا نسبت به عادم حشفه، آن را اخذ می‌کنیم.

صاحب کشف اللثام این وجه را احد الوجهین در مسأله قرار داده است.[176] 2- کفایتِ ادخال مسمّای ذَکَر و مسّ آن، هرچند به اندازه‌ی حشفه نباشد؛ زیرا، «إذا التقی الختانان» مربوط به واجد حشفه است و این روایات فاقد حشفه را نمی‌گیرد.

بنابراین، باید به معنای عرفی ادخال اخذ کنیم که به مسمّای دخول محقّق می‌گردد. شاهد این مطلب آن است که وقتی می‌گویید: «انگشتم را در گوشم فرو بردم»، با این‌که مقدار کمی از انگشت را داخل گوش کرده‌اید، کسی اشکال نکرده و جمله‌تان صحیح است. لذا، به مسمّایِ دخول ذَکَر، وطی محقّق می‌شود.

امام قدس سره در متن تحریر، به این وجه تمایل نشان داده، اگرچه در مقام اجرای حدّ، به واسطه‌ی دلیل «درء الحدّ بالشبهة» احتیاط کرده‌اند و ظاهر عبارتشان تفکیک بین ثبوت غُسل و مهر با اجرای حدّ می‌باشد.

3- بیشتر فقها،[177] در عادم حشفه گفته‌اند: باید به اندازه‌ی حشفه دخول کرده باشد تا حدّ زنا ثابت شود؛ یعنی: حدّ وسط بین مجموع ذَکَر و مسمّای آن؛ زیرا، روایاتی که دخول را به التقای ختانین دانسته‌اند، در مقام این نیستند که برای دخول یک معنای شرعی و تعبّدی درست کنند، بلکه در مقام بیان زنای معهود عرفی هستند. بنابراین، باید به این اندازه دخول واقع شود تا زنا صدق کند؛ و فرقی بین واجد حشفه و عادم آن نیست.

نتیجه: احتمال سوم که مختار مشهور است و امام قدس سره نیز در مقام اجرای حدّ، بنا بر احتیاط آن را پذیرفته‌اند، اقربِ از وجوه دیگر است.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه