آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 2 صفحه 135

صفحه 135

ص: 146

همه مربوط به لواط ایقابی است؛ از جمله روایتی که مربوط به ایّام خلافت عمر بن خطاب بود که سؤال کرد: «رأیتموه یدخله کما یدخل المیل فی المکحلة»[225] یا در روایت مالک بن عطیّة این جمله بود که: «إنّی أوقبت علی غلام فطهّرنی».[226]

در نتیجه، با نداشتن روایتی که حدّ لواط را به‌طور مطلق قتل معیّن کند، فتوای این گروه بی‌دلیل خواهد بود. ممکن است صدوق و پدرش رحمهما الله به روایت صحیحه‌ی زیر استناد کنند:

محمّد بن الحسن بإسناده عن الحسین بن سعید، قال: قرأت بخطّ رجل أعرفه إلی أبی الحسن علیه السلام وقرأت جواب أبی الحسن علیه السلام بخطّه: هل علی رجل لعب بغلام بین فخذیه حدّ؟ فإنّ بعض العصابة روی أنّه لا بأس بلعب الرّجل بالغلام بین فخذیه.

فکتب: لعنة اللَّه علی من فعل ذلک. وکتب هذا الرّجل ولم أر الجواب: ما حدُّ رجلین نکح أحدهما الآخر طوعاً بین فخذیه، ما توبته؟ فکتب: القتل، وما حدّ الرجلین وجدا نائمین فی ثوب واحد؟ فکتب مائة سوط.[227]

فقه الحدیث: در این صحیحه، چند سؤال و جواب مطرح شده است. سؤال اوّل ربطی به این بحث ندارد. عمده سؤال و جواب دوّم است که آن مرد به امام علیه السلام نامه می‌نویسد، لیکن حسین بن سعید جواب امام علیه السلام را ندیده، و بلکه از نویسنده شنیده است. سؤال می‌کند: حدّ دو مردی که با میل و رغبت به دیگری تفخیذ کرده چیست؟ توبه‌ی او چگونه است؟- مقصود توبه‌ای است که سبب تخفیف عذاب می‌شود، نه توبه‌ی بین خود و خدا- امام علیه السلام پاسخ داد: حدّش قتل است. سؤال سوّم نیز در مسأله‌ی بعد می‌آید.

نقد حدیث: سند حدیث تا حسین بن سعید معتبر است، لیکن دو اشکال دارد.

اوّلًا: حسین بن سعید جواب امام علیه السلام را ندیده است؛ که اگر دیده بود و نقل می‌کرد، حجّت بود.

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه