آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 2 صفحه 298

صفحه 298

ص: 314

ج: از «عری یَعْرو» مانند «دعا یدعو» گرفته شده باشد؛ که فعل مجهول آن «یُعْری» به معنای حضور باشد؛ و در این صورت «جلده» را با فتحه‌ی جیم می‌خوانیم «یُعْری جَلْدُه» یعنی مردم برای مشاهده‌ی تازیانه خوردن این عبد حاضر شوند؛ همانند باب زنا که قرآن می‌فرمود: وَ لْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَآلِفَةٌ مّنَ الْمُؤْمِنِینَ[575] در این صورت نیز بر مطلوب ما دلالت ندارد.

د: از تغریه با «غین» گرفته شده باشد؛ «یُغَرّی جَلْدَه» یعنی مملوک خود را برای تازیانه آماده کند؛ خیال نکند حالا که عبد است، برای او حدّ قذف نیست.

روایتی که در آن چهار احتمال وجود دارد، به عنوان روایتی مخالف در برابر روایات گذشته نمی‌تواند مقاومت کند، خصوصاً با توجّه به دنباله‌ی روایت که صاحب جواهر رحمه الله نقل می‌کند: بعد از چند سال امیر مؤمنان علیه السلام فرموده باشد: «تو همان فحش را به او بده».

این مطلب در شأن امام علیه السلام نیست.[576]

فرع چهارم: معرّفی قاذف به مردم

مرحوم محقّق در شرایع فرموده است: قاذف را باید مشهور کرد؛[577] البتّه نه به صورت سر تراشیده، سوار بر الاغ کنند و در شهر بگردانند؛ بلکه به این صورت که به مردم اطّلاع دهند فلانی قذف کرده و تازیانه خورده، فاسق است، و از وجود او برای شهادت استفاده نشود که شهادتش مقبول نیست.

مرحوم امام قدس سره فرمود: «علی رأی». طبق نظری باید او را مشهور کرد. صاحب جواهر رحمه الله فرموده است: همان‌گونه که شاهد زور را معرّفی می‌کنند تا از او اجتناب شود، قاذف نیز در علّت با او شریک است؛ و او از شاهد زور بدتر می‌باشد.[578]

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه