آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 2 صفحه 335

صفحه 335

ص: 351

را می‌ساختم.

امام علیه السلام فرمود: اگر به امام مراجعه می‌کردی و از او اجازه می‌گرفتی، هیچ مسأله‌ای نبود و کفّاره‌ای بر عهده‌ی تو نمی‌آمد؛ امّا به سبب عدم مراجعه، باید سیزده گوسفند در منا ذبح کرده و بین فقرا تقسیم کنی.

نکاتی در مورد این روایت باید مطرح شود؛ آن‌ها عبارتند از:

اوّلًا: این روایت از نظر سند اعتبار ندارد.

ثانیاً: احتمال می‌دهیم وجوب کفّاره به خاطر این نکته بوده است که این فرد در هنگام ارتکاب قتل خوارج، حکم آن را نمی‌دانسته، و در این مسأله مردّد بوده است؛ لذا، از عبداللَّه بن حسن مطلب را می‌پرسد و او هم گفت: کار بدی کردی؛ در دنیا و آخرت گرفتاری داری.

با وجود این احتمال که نمی‌دانسته این قتل‌ها مشروعیّت دارد یا نه، نمی‌توان گفت:

مراجعه‌ی به امام علیه السلام در مشروعیّت قتل دخالت داشته و شرط آن است؛ بلکه اگر این فرد مراجعه کرده، و حکم را از امام علیه السلام می‌پرسید، با علم به حکم الهی، وظیفه‌اش را انجام داده بود. لذا، کفّاره‌ای نداشت؛ امّا او با احتمال عدم مشروعیّت، مرتکب قتل شده و کسی که این اندازه در باب قتل متجرّی باشد که با احتمال عدم جوازش سیزده نفر به ظاهر مسلمان را بکشد، بعید نیست کفّاره بر عهده‌اش باشد.

با توجّه به آن‌چه گفتیم، معلوم می‌شود روایت در مورد فردی است که اصل حکم و مسأله را نمی‌داند. او باید سؤال کند؛ و بحث ما در این است که آیا شخص عالم به مسأله، برای انجام وظیفه باید به حاکم مراجعه کند؟ این روایت چنین مطلبی را ثابت نمی‌کند.

تعمیم حکم سابّ النبیّ نسبت به کافر و مسلمان

آیا شخص دشنام‌دهنده‌ی پیامبر یا امام حتماً باید مسلمان باشد تا بتوان او را کُشت؟ یا اگر کافری هم پیامبر یا امام را دشنام داد، همین حکم درباره‌ی او اجرا می‌شود؟

از نظر فتوا، بین مسلمان- منظور شخصی است که خودش را یکی از فرقه‌های مسلمان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه