آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 2 صفحه 340

صفحه 340

ص: 356

شده است؛ امّا فردی که از تبعیّت موسی یا عیسی خود را خارج کند، از نظر اسلام، احترام و ارزشی ندارد.

صاحب جواهر رحمه الله[640] بر ایشان اشکال دارد: به این که دلیل با مدّعا مطابقت ندارد؛ زیرا، مدّعا وجوب قتل مدّعی نبوّت است؛ مسلمان باشد یا کافر؛ در حالی که اگر مسلمانی مرتدّ شود، دو نوع ارتداد داریم؛ در ارتداد ملّی مرتدّ را توبه می‌دهند؛ اگر توبه نکرد، او را می‌کشند؛ علاوه بر این که بین مرد و زن نیز فرق است. ولی در مقام ما، این بحث‌ها مطرح نیست؛ بلکه حکم، وجوب قتل مدّعی نبوّت است؛ خواه کافر باشد یا مسلمان، زن یا مرد، و مسلمان هم نطفه‌اش مُسلِماً منعقد شده باشد یا غیر مُسلِم. لذا، با توجّه به این که حکم از نظر فتوا مطلق است و تفصیلی نداده‌اند، به ناچار باید به روایات استدلال کرد.

1- وعن محمّد بن یحیی، عن أحمد بن محمّد، عن ابن فضّال، عن حمّاد بن عثمان، عن ابن أبی یعفور، قال: قلت لأبی عبداللَّه علیه السلام إنَّ بزیعاً یزعم أنّه نبیّ فقال: إن سمعته یقول ذلک فاقتله، قال: فجلست إلی جنبه غیر مرّة فلم یمکننی ذلک.[641]

فقه الحدیث: در این موثّقه، ابن ابی یعفور به امام صادق علیه السلام گفت: بزیع می‌گوید: من پیامبرم. امام علیه السلام فرمود: اگر این حرف را از او شنیدی، او را به قتل برسان. ابن ابی یعفور می‌گوید: چندبار نزدیکش نشستم و کمین کردم تا شاید بتوانم او را بکشم، امّا امکانش پیدا نشد.

تذکّر: در متن روایت و فتوای تحریرالوسیله آمده است «إن سمعته یقول ذلک»، «ودمه مباح لمن سمعها» خصوصیّتی در شنیدن بدون واسطه نیست؛ بلکه اگر یقین پیدا کنیم چنین ادّعایی دارد، هرچند با گوش خود نشنیده باشیم، لازم است او را بکشیم. این قید در فتوا و روایت قید غالبی است که یقین نوعاً از راه سماع و شنیدن حاصل می‌شود.

نکته‌ای که از روایت استفاده می‌شود این است که ذیل روایت: «فجلست إلی جنبه

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه