آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 2 صفحه 347

صفحه 347

ص: 363

فشهدا بذلک فقد حلّ دمه.[651]

فقه الحدیث: در این روایت معتبر، از پیامبر صلی الله علیه و آله درباره‌ی ساحر سؤال کردند.

آن حضرت فرمود: اگر بیّنه (دو شاهد عادل) بر ساحر بودنش اقامه شد، خونش حلال می‌گردد.

مقصود از ساحر

در این روایات عنوان «ساحر المسلمین» یا «ساحر» داشتیم؛ در حالی که در فتوای فقها عنوان «من عمل بالسحر» داریم، آیا معنای «الساحر» با «من عمل بالسحر» یکی است؛ یا مقصود از ساحر کسی است که سحر را به عنوان صنعت و حرفه‌ی خود انتخاب کرده است؟ درنتیجه، کسی که سحری را یاد گرفته و یک‌بار هم به آن عمل کرده، ولی شغل و حرفه‌اش نیست، از تحت عنوان «ساحر المسلمین» خارج است. در این صورت، بین فتوا و روایت جمع نمی‌شود؛ زیرا، عنوان فتوا «من عمل بالسحر» است. «من عمل بالسحر» مانند «من عمل بالزنا» است که از آن دوام و استمرار فهمیده نمی‌شود؛ لذا، اگر یک یا دوبار هم به سحر عمل کرده باشد، عنوان بر او صادق است.

ظاهراً عنوان «ساحر» مانند عنوان «ضارب» است که با یک دفعه ضرب صادق است؛ و مانند نجّار و کاتب نیست که باید حرفه و صنعت او باشد. شاهدش این است که وقتی حضرت موسی عصا را به زمین انداخت با آن که بار اوّل بود به او «ساحر» گفتند. پس، می‌توان گفت: ظاهر این است که «ساحر» همان «عامل به سحر» است؛ خواه سحر برای یک بار از او سر زده باشد یا به طور مکرّر؛ و لذا، اختلافی بین روایت و فتوا نیست.

صاحب جواهر رحمه الله می‌فرماید: برخی از فقها حکم قتل را در صورتی می‌گویند که ساحر سحر را حلال بداند؛[652] ولی این کلام با اطلاق روایات منافات دارد. زیرا، اطلاق روایت شامل مستحلّ و غیر او می‌گردد؛ شاید نظر این قائل به اثبات قتل از باب ارتداد باشد؛ زیرا، ارتداد در صورتی است که ساحر، سحر را حلال بداند؛ و ما دلیلی نداریم

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه