آیین کیفری اسلام :شرح فارسی تحریر الوسیلة(حدود) جلد 2 صفحه 502

صفحه 502

ص: 521

[حکم ظهور فسق الشاهد بعد قتل المشهود علیه]

[مسألة 6- لو أقام الحاکم الحدّ بالقتل فظهر بعد ذلک فسق الشاهدین أو الشهود کانت الدیة فی بیت‌المال، ولا یضمنها الحاکم ولا عاقلته.

ولو أنفذ الحاکم إلی حامل لإقامة الحدّ علیها أو ذکرت بما یوجب الحدّ فأحضرها للتحقیق، فخافت فسقط حملها، فالأقوی أنّ دیة الجنین علی بیت المال.]

حکم ظهور فسق شاهد بعد از قتل

اشاره

این مسأله دو فرع دارد:

1- اگر حاکم حدّ قتل را در مورد مُجری پیاده کرد، و پس از آن معلوم شد شهود فاسق بوده‌اند، دیه‌اش در بیت‌المال است و حاکم و عاقله‌ی وی ضامن آن نیست.

2- اگر حاکم به دنبال زن آبستنی فرستاد تا حدّ را بر او جاری کند، یا نام زنی نزد حاکم مذکور شد و سبب حدّی را به او نسبت دادند، آن زن را برای تحقیق احضار کرد، و در هر دو صورت، بر اثر ترس، بچّه‌اش را سقط کرد، دیه‌ی جنین در بیت‌المال است.

فرع اوّل: ظهور فسق شهود

این فرع شبیه فرع قبلی است. اگر حاکمی حدّ قتل یا حدّی که به قتل منتهی گردد را اقامه کند، مثلًا چهار شاهد بر زنای احصانی شهادت دادند و حاکم به رجم زانی فرمان داد یا خودش در رجم شرکت کرد، پس از اجرای مراسم، معلوم شد تمام شهود یا بعضی از آنان فاقد شرایط شهادت بوده‌اند، که حاکم به عدالتشان معتقد بوده است، ولی در حقیقت، آنان هنگام شهادت فاسق بوده‌اند، در این صورت، دیه‌ی مقتول بر عهده‌ی حاکم و عاقله‌اش نیست؛ بلکه در بیت‌المال است. در این فرع، از دو جهت بحث داریم:

الف: علّت عدم ضمان حاکم

آیه‌ی مَا عَلَی الْمُحْسِنِینَ مِن سَبِیلٍ[884] بر مطلوب ما دلالت دارد؛ زیرا، حاکم جز احسان

کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه