درسنامه تفسیر آیات حج صفحه 253

صفحه 253

ج. فج: واژه فجّ به راه وسیع بین دو کوه گفته می شود. (1) طبعاً بر جاده پهن تطبیق می شود، و از همین باب است که می فرماید: «وَ جَعَلْنا فِی الأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِیها فِجاجاً سُبُلًا (انبیاء: 31)». کلمه فجّ به معنای بعید نیز می باشد و لذا به راه دور نیز فجّ گفته می شود. (2) د. بهیمه: واژه بهیمه از ریشه بَهْم به معنای گنگ و نا مفهوم است، و بر همه چهارپایان خشکی و دریایی به استثنای درندگان اطلاق می شود، لیکن کلمه بَهْمَه تنها بر بچه گاو، گوسفند و بز اطلاق می شود. (3) ه. بائس: این کلمه از ریشه بُؤس به معنای شدّت است، و بائس و بییس به معنای کسی است که دچار شدّت فقر و ناداری شدید شده است. (4) در قرآن از این واژه و مشتقات آن چون بأس و بأسا مکرر به کار رفته است، لیکن بؤس بیشتر در فقر و سختی در جنگ به کار می رود. و بأس و بأسا بیشتر در نکایت، پیروزی و شکست کاربرد دارد مثل: «وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ (بقره: 178)».

و. تفث: تفث در لغت به معنای چرک زیر ناخن است، که باید از بدن جدا شود. (5) برخی از ارباب لغت می گویند: تفث به معنای کندن مو و ناخن است،(6) که در واقع تفسیر این واژه در قرآن را بیان می کند، زیرا با توجه به باب احرام و خروج محرم از آن سخن می گوید.


1- المصباح المنیر، لسان العرب، ریشه ضمر.
2- لسان العرب، ریشه ضمر.
3- المصباح المنیر، لسان العرب، ریشه بهم.
4- مفردات، المصباح المنیر، لسان العرب، ریشه بؤس.
5- راغب اصفهانی، مفردات، ریشه تفث.
6- لسان العرب، ریشه تفث.
کتابخانه بالقرآن کتابخانه بالقرآن
نرم افزار موبایل کتابخانه

دسترسی آسان به کلیه کتاب ها با قابلیت هایی نظیر کتابخانه شخصی و برنامه ریزی مطالعه کتاب

دانلود نرم افزار کتابخانه